چکیده:
خشونت خانگی واقعیتی دردناک است که بر تمام زوایای زندگی قربانیان خود اثرگذاشته است . هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه ی بین تجربه ی زیسته و مشاهدهی خشونت زنان و مردان در دوران کودکی در خانواده برخشونت خانگی در سال ١٣٩٤ درشهرپاوه میباشد. مطالعه به روش پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است . حجم نمونه ٢٠٠ نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیده است . جهت تحلیل دادهها ازآزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است . نتایج نشان دادکه بین «تجربه ی خشونت زنان در دوران کودکی» با «شاخص وابعاد خشونت درخانواده» رابطه ی مستقیم ومعنیداری وجود دارد یعنی هرچه تجربه ی خشونت زنان دردوران کودکی درخانوادهی پدری بیشتربوده میزان خشونت علیه آنان نیزبیشتراست ؛ همچنین نتایج نشان دادکه همبستگی معنادارومستقیمی بین تجربه ی خشونت مردان درخانواده وخشونت علیه زنان وجود دارد. یعنی هرچه تجربه ی خشونت مردان دردوران کودکی درخانوادهی پدری بیشتربوده میزانخشونت آنان درخانواده نسبت به زنانشان بیشتراست .در نتیجه میتوان گفت که مشاهده وتجربه ی بدرفتاری فرد دردوران کودکی منجر به یادگیری رفتار سلطه آمیزتوسط مرد وآموختن تحمل توسط زن میشود.
خلاصه ماشینی:
"از این رو تحقیقی در مورد تجربه زنان و همسران آنها از خشونت در خانواده ی پدری و تأثیر آن بر خشونت خانگی ضروری به نظر میرسد؛ لذا سؤال اساسی پژوهش این است که آیا تجربه و مشاهده ی خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان رابطه دارد؟ یا به عبارت دیگر آیا شاهد و قربانی خشونت بودن در کودکی پیش بینی کننده ی خشونت خانگی است ؟ پیشینه پژوهش الف ) تحقیقات داخلی شربتیان و طوافی (١٣٩٤)، نیز در تحقیقی تحت عنوان تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان به مطالعه ی جامعه شناختی خشونت علیه زنان و عوامل مؤثر بر آن در محیط خانه با استفاده از روش پیمایشی در میان زنان ١٥ تا ٤٤ ساله ی شهر ملایر پرداخته اند؛ یافته های تحقیق آنها نشان میدهد خشونت های عاطفی، کلامی و روانی شایع ترین نوع خشونت علیه زنان است وخشونت های جنسی، فیزیکی، اقتصادی در سطح متوسط ارزیابی شدهاند.
«بر اساس این نظریه ، هر گاه منابع در دسترس افراد بیشتر باشد، کمتر از دیگران به اعمال قدرت به روش خشونت فیزیکی دست میزند؛ زیرا منابع متعدد دیگری دارند که از طریق آن قادر به اعمال قدرت هستند؛ اما افرادی که دارای رتبه ی پایین اجتماعی و 1 financial brutality 2 sexual violence 3 Gilles 4Good اقتصادی هستند، از زور بدنی استفاده میکنند؛ چون سایر منابع در اختیارشان برای رسیدن به اهدافشان ناکافی است » (هافمن ؛ دمو و ادواردز١، ١٩٩٤؛ اندرسون و بوشمن ، 2 ٢٠٠٤).
از آنجا که در این پژوهش هدف، بررسی اثر تجربه ی خشونت زنان و همسرانشان در خانواده بر خشونت خانگی میباشد چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریه های ١- یادگیری اجتماعی ، ٢- جامعه پذیری جنسیتی و ٣- انتقال بین نسلی خواهد بود که در ادامه به شرح آنها میپردازیم ."