چکیده:
پرسش از انحطاط و پیگیری علّل و زم ینه های عقب ماندگی تاریخی ایران زمین جزو بیشترین موضوعات و تاملاتی بود که در اندیشه و آثار مورخان ایرانی دیده م ی شود. هر کدام از آنان به فراخور آموخته ها، روش شناسی علمی ، تار یخ نگری و تاریخ نگاری خاص خویش به علّت شناسی و درمان این معضل برآمده اند. یک ی از مورخانی که در ایران معاصر بر پایه واقعیات و متن تاریخ ایران، در کنار دغدغه ها ی دیگر،به مسئله انحطاط توجّه داشته، عبدالحسین زرین کوب است. بر این اساس، یکی از مهم ترین تلاش های وی برای خروج از این وضعیّت انحطاط آمیز، طرح مسئله(انحطاط) نیز بود. زرّین کوب با طرح این پرسش به زوال و انحطاط مزمن تاریخی ایران و تمدن اسلامی با دیدی منتقدانه نگریسته است . او با مطالعات فراگیر، کوشش همه جانبه ای برای شناسایی مولّفه های انحطاط ایران، از عصر باستان تا دوره اسلامی، به کار بست و از آن مهم تر به صورت تلویحی به ارائه راه حل برای این مهم پرداخته است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد ، زرین کوب به عنوان تاریخ شناس و تاریخ پژوه با معرّفی مولّفه هایی چون «بی تسامحی فکری و عقیدتی» و «یونانی مآبی» در نظر دارد، مسئله «انحطاط تاریخ ایران» را آسیب شناسی کند و برای آن ها نقش و تاثیر بنیادین قائل شود.
The question of decadence and the pursuit of the causes and backgrounds of Iran's historical backwardness، was one of the most important subjects and reflections that could be seen in the thoughts and works of Iranian historians. Each of them، based on his Knowledge، his scientific methodology، his historiography and his historiography، have come to the etiology and of this dilemma .one of the historians who have focused on the issue of decadence based on the facts and the history of Iran، along with other Concerns is Abdolhossein Zarrinkoob. accordingly، one of his most important attempts to get out of this degenerate situation was the question of decadence. Zarrinkoob، with the Suggestion of this question، looked at the chronic and Islamic – civilization. He has worked with Comprehensive studies to explore the decadent Components of Iran from the ancient times to the Islamic era، and more importantly، implicitly، to provide a Solution to this jssue .The achievement of this study shows that Zarrinkoob as a historian and a scholar of history with the introduction of elements such as "intellectual uncertainty" and "Hellenistic" Considers the problem of "degeneration of Iranian history’s" a pathology and for them have a fundamental impact.
خلاصه ماشینی:
زرین کوب بـرای انحطـاط و زوال در جامعه ایران و جهان اسلام چه مؤلفه هایی را معرفی می کند؟ پرسش هـای فرعـی از این قرار است که عوامل دوگانه بی تسامحی فکری و عقیدتی و یونانی م̂Hبی چگونه و چه نقشی ١- حقدار، علی اصغر، (١٣٨٧)، پرسش از انحطاط ایران ، چاپ چهارم ، تهران : کویر، ص ٢٣.
ر. ک : زرین کوب ، نه شرقی ، نه غربی ، انسانی ، پیـشین ، صـص ٨–١١؛ درخـت معرفـت ، (١٣٨٤)، بـه اهتمـام علـی اصـغر محمدخانی ، چاپ سوم ، تهران : سخن ، صص ٧٣-٨١؛ زرین کوب ، دفتر ایام، پیشین ، ص ٣٠٧؛ با وجود نقش بی تـسامحی و عدول از تسامح در انحطاط امپراطوری پارس پس از عصر کوروش و داریوش ، زرین کوب از تاریخ اشکانیان نیـز علیـرغم دشواری هایی که در جزئیات آن هـست ، آسـان گیـری در عقایـد کـه تـا حـدی لازمـه همزیـستی در ایـن نـوع حکومـت ملوک الطوایفی است ، به نظر اجتناب ناپذیر می بیند.
٢ اینکه چرا زرین کوب یکی از عوامل این رنسانس بـزرگ را تسامح نسبی سامانیان می داند، چون اصولا پادشاهان آل بویه در جهت گیـری حکـومتی ، بـر ١- اشپولر، برتولد، (١٣٨٦)، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ، ترجمه جواد فلاطوری ، جلد اول ، چاپ هفتم ، تهران : علمی و فرهنگی ، صص ١٤٢،١٣٤.