چکیده:
دستگاه قضایی مرجع تظلمخواهی شهروندان درمقابل تعدیاتی است که حقوق آنها را با تهدید مواجه میسازد. استقلال دستگاه قضا شرط اصلی صحت انجام وظایف قضات و منحرف نشدن از مسیر دادرسی منصفانه است. شرط اساسی حصول به استقلال قضایی، استقلال مجموعه دادگستری از دیگر نهادهای حکومتی ، با رعایت اصل تفکیک قواست. تفکیک قوهی قضاییه از دیگر قوای حاکم، که اولین گام در
تحقق استقلال تشکیلاتی دستگاه قضایی میباشد را میتوان در اصول متعددی از قوانین اساسی ایران و
امریکا مشاهده نمود؛ اما صرف این امر به معنای استقلال کامل و مطلوب قضایی در این کشورها نیست.
حصول استقلال قضایی در معنای واقعی خود، تامین استقلال و بیطرفی قاضی را میطلبد. بدین معنا که قضات در شرایطی باشند که بتوانند تنها با در نظر گرفتن قانون، عدالت و انصاف به صدور رای بپردازند و در نهایت از رفتار مستقلانهی خود، ترس و هراسی از انفصال ، تنزیل رتبه و مقام و تغییر محل خدمت و به خطر افتادن موقعیت شغلی خود به دل راه ندهند. این استقلال بایستی همه جانبه باشد؛ بدین معنی که قاضی، نه تنها در درون قوهی قضاییه، بلکه در خارج از آن نیز به نحوی از حمایت قانون برخوردار باشد که از سوی هیچ مقام و منصب و یا نهاد حکومتی دیگری و حتی افکار و منافع عمومی، در معرض تهدید و اعمال نفوذ قرار نگیرد.
خلاصه ماشینی:
"3 بنابراین درست است که بیطرفی بایستی در هر دو نهاد دادگاه و دادسرا وجود داشته باشد، اما مسئله اینجاست که آیا نهاد تعقیب جرم که همان دادسرا است، در صورت صدور کیفرخواست علیه مجرم که به این صورت نظر خود را در خصوص جرم ارتکابی اعلام نموده، اگر از دادگاه مستقل نبوده و حتی گاهی وظیفهی دادستان و دادرس را یک نفر به انجام میرساند، 4 در اینصورت میتوان انتظار رعایت بیطرفی را در دادگستری داشت؟ البته میان دادستان و دادرس از حیث رعایت بیطرفی تفاوتی وجود نداشته و دادستان نیز به عنوان مدعیالعموم با بغض و کینه و یا حب نسبت به هیچ فردی به تحقیق نمیپردازد و از این حیث موظف است تمامی اصول بیطرفی مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، جلد سوم ، صفحات 1318 به بعد رک: ذیل واژهی دادستان کتاب دایرهالمعارف علوم اسلامی (قضایی) ، ص 557 دژخواه ، لیلا ، « نقدی بر لایحه اصلاح پاره ای از مواد قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب (احیای دادسرا( » ، فقه و حقوق خانواده (ندای صادق سابق( ، بهار 1381 ، شماره 25 ، ص 87 (در دادگاههای بخش که دادسرا وجود نداشته و دادگاه بخش توسط دادرس و رئیس دادگستری اداره میگردد و وظیفهی دادستان را دادرس عهدهدار میباشد) را رعایت نماید 1 ولی مسئلهی بیان شده به قوت خود پابرجاست؛ بدین صورتکه در دادگاههای بخش، شخصی که به عنوان دادستان به تعقیب و کشف جرم میپردازد، خود او به قضاوت در خصوص پرونده نشسته و همین امر بیطرفی او را از بین میبرد."