چکیده:
یکی از دلایل بروز بیکاری، نبود تناسب بین مهارت افراد و نیازهای موجود برای مهارت در
جامعه است. این نوع عدم تطبیق بین عرضه و تقاضای نیروی کار بویژه از نظر مهارت، به عنوان
بیکاری ساختاری تعریف میشود. از این رو در پژوهش حاضر تاثیر عدم تطبیق مهارت به
عنوان یکی از اصلیترین پارامترهای بیکاری ساختاری بر نرخ بیکاری به شکل کمی مورد
بررسی قرار میگیرد. بدین منظور از اطلاعات موجود در طرح آمارگیری نیروی کار از سال
1384 تا سال 1391 استفاده شده است. شاخص عدم تطبیق مهارت از مجموع مجذورات
اختلاف در عرضه و تقاضای مهارت محاسبه می شود. بر اساس نتایج تحقیق، عدم تطب یق
مهارت تاثیر مثبت و معناداری بر نرخ بیکاری دارد؛ بطوریکه یک درصد افزایش در شاخص
0درصد می شود. بنابراین تولید دقیق / عدم تطبیق مهارت سبب افزایش نرخ بیکاری به میزان 13
اطلاعات در مورد فر صت های شغلی خالی، تغییر متون در سی به خ صوص در بخش آموزش
عالی، متناسب با تغییر سلایق کار فرمایان به منظور به روز رسانی دانش و نیاز های بازار کار
امری ضروری است که باید بیشتر مورد توجه واقع شوند
خلاصه ماشینی:
"لازم به ذکر است که در ایران، تأثیر عدم تطبیق مهارت بر نرخ بیکاری تاکنون به صورت کمی و با استفاده از تحلیل اقتصاد سنجی مورد بررسی قرار نگرفته است و این پژوهش اولین مطالعه در این خصوص به شمار میرود؛ برای این منظور ابتدا شاخص عدم تطبیق مهارت با استفاده از مجموع مجذورات اختلاف در عرضه مهارت( سهم جمعیت فعال) و تقاضای مهارت(سهم جمعیت شاغل) در سه سطح ابتدایی، متوسطه و عالی محاسبه میشود و پس از آن مدلهای سنجی مربوطه برآورد و تجزیه و تحلیل خواهند شد؛ همچنین با عنایت به اینکه در بیشتر کشورها مهارتها و صلاحیتها توسط برنامههای آماری و بصورت منظم اندازهگیری نمیشود، به جای مهارت از متغیرهای جایگزینی مانند معلومات، سطوح آموزشی و سالهای تحصیل افراد استفاده میشود((KILM15 2 : 95؛ بنابراین در این پژوهش نیز از سطوح آموزشی به عنوان جایگزین مهارت استفاده شده است.
با توجه به اینکه شرط لازم برای مسئله حداکثرسازی فوق این است که ℎ ′ ( ) به ازای تمامی i ها عدد ثابتی باشد؛ بنابراین تنها راه حل ممکن برای حل مسئله تخصیص فوق، برابری نسبت بیکاری بر فرصتهای شغلی خالی در تمامی مناطق میباشد؛ بنابراین داریم: Ralf Turvey Jackman& Roper (4) 1 = 1 , 2 = 2 , …, = = , = با توجه به مسئله بهینه یابی فوق؛ میتوان عدم تطبیق را به طور بخشی به شکل زیر تعریف نمود: (5) 1 = − در صورت نبود عدم تطبیق در اقتصاد یا به عبارت دیگر برابری عرضه و تقاضای نیروی کار در تمامی مناطق ( = ) مقدار عددی این شاخص برابر با صفر میباشد."