چکیده:
لیبرالیسم اقتصادی مهمترین اصل فکری و فلسفی نظام سرمایهداری است که به آزادی بیحد و حصر در خصوص سرمایه و به تعبیر دیگر سود طلبی مطلق منجر میشود. این پژوهش با هدف بررسی موضوع حداکثرسازی سود در نظامهای مالی برخاسته از نظام سرمایهداری، و با روش توصیفی – تحلیلی و تفسیر موضوعی قرآن، آیات مربوط به مال و ثروت در قرآن را استخراج کرده و بر بنیاد روش تفسیر موضوعی و به مدد موضوعشناسی اقتصاد مالی، مورد بررسی و تدبر قرار داده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که قرآن کریم در همه ابعاد کسب، توزیع و مصرف ثروت، محدودیتهایی را قائل شده است و کسب مال باید با رعایت حدود الهی و بدون انگیزه ثروتاندوزی مازاد بر احتیاجات ضروری دنیوی باشد، لذا ثروتاندوزی هر چند ممکن است به طور فردی مجاز قلمداد شود، ولی نمیتواند به عنوان تنها هدف یک نظام مالی قرار گیرد.
Economic liberalism is the most important intellectual and philosophical principle in capitalism, a fact which leads to unlimited freedom in regard to capital and consequently an absolute profit-making. This study aims to survey the maximum profit-making in capitalist financial systems, and through a descriptive- analytical method and Quranic interpretation, it has extracted Quranic verses about money and wealth to explain the issue on the basis of topic-based interpretation of financial economics. The results show that the Holy Quran has imposed limitations on all aspects of obtaining, distributing and consuming wealth, and money must be earned by observing divine limitations and without the intention of gaining wealth beyond one’s necessary worldly needs. Therefore, making wealth, though permitted at individual level, cannot be taken as the sole objective of a financial system.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با هدف بررسی موضوع حداکثرسازی سود در نظامهای مالی برخاسته از نظام سرمایهداری، و با روش توصیفی – تحلیلی و تفسیر موضوعی قرآن، آیات مربوط به مال و ثروت در قرآن را استخراج کرده و بر بنیاد روش تفسیر موضوعی و به مدد موضوعشناسی اقتصاد مالی، مورد بررسی و تدبر قرار داده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که قرآن کریم در همه ابعاد کسب، توزیع و مصرف ثروت، محدودیتهایی را قائل شده است و کسب مال باید با رعایت حدود الهی و بدون انگیزه ثروتاندوزی مازاد بر احتیاجات ضروری دنیوی باشد، لذا ثروتاندوزی هر چند ممکن است به طور فردی مجاز قلمداد شود، ولی نمیتواند به عنوان تنها هدف یک نظام مالیقرار گیرد.
لذا امروزه اساس بازارهای مالی دنیا نیز بر همین محور میباشد و کسب سود و حداکثر کردن نفع شخصی به عنوان هدف اصلی شناخته میشود تا جایی که مسئولیت مدیران مالی در همه شرایط حداکثرکردن ثروت ذینفعان است (Ross, 2010, p.
در برخی پژوهشها به این موضوع پرداخته شده است که برای نمونه چند مورد در ذیل میآید: مهد 3 (2003)، در مقالهای با عنوان «کارایی تخصیصی حداکثرسازی سود» مینویسند مفهوم حداکثرسازی سود در بنگاه با رفتار اسلامی در تناقض است، لذا در این مقاله توصیه شده که کاهش هزینههای بنگاه و افزایش تولید باید با این فرض صورت گیرد که آیا میزان کالا افزون بر نیاز جامعه نباشد و در بهرهمندی از مواد اولیه، عدالت رعایت شود.