چکیده:
زبان و به دنبال آن واژگان، ریشه در فرهنگها، سنتها و نظام خاص زندگی در هر جامعهای دارد و متاثّر از جهانبینی دربرگیرنده آن است. بسیاری از واژگان قرآنی نیز پس از گذر از جهانبینی جاهلی و ورود به جهانبینی قرآنی، عناصر معناشناختی تازهای پیدا کردند و در دوره پس از قرآن نیز با عنایت به گذر زمان، دچار تحوّل معنایی متناسب با حاکمیت فکری دوره خویش شدند. شناخت روند تحوّلات معنایی آن دسته از واژگان قرآنی که بعدها در پیدایش نهضتها و جریانهای فکری، فرهنگی و اجتماعی همانند «شعوبیه» استناد شده، بسیار مهم و ضروری است. ازجملة این واژگان، واژة قرآنی «شعوب» است؛ واژهای که نهضت شعوبیه بعدها با استناد به آن در سوره حجرات، آیه 13، تاثیر فراوانی بر اوضاع فرهنگی، اجتماعی دوره عباسی و پس از آن به جای گذاشت. پژوهش حاضر با استناد به اشعار جاهلی، قرآن کریم، واژهنامهها، تفاسیر و برخی دیگر از منابع متکلمان بهمنظور آسیبشناسی جریان «شعوبیه»، واژه «شعوب» را براساس معناشناسی تاریخی و توصیفی، تحلیل و تحول معنایی آن را از دورة جاهلی تا قرن پنجم هجریقمری در دورة اسلامی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که شکل مفرد این واژه، یعنی «شعب» مفاهیم «شکاف، جدایی، پراکندگی ...» و شکل جمع آن «شعوب»، مفاهیم «گروههای پراکنده، بسیار دورکننده = مرگ» را در دورة جاهلی و در قرآن کریم نیز مفهوم متضاد «گروههای پراکنده» را دارد و در قرنهای بعدی نیز با عنایت به جریانهای سیاسی متکی بر نژادپرستی و متاثرشدن از اندیشههای کلامی در مفهوم ملل غیرعرب بهویژه موالی و ایرانیان بهکار میرود.
Language and words stem from cultures, traditions, and specific system of life in each society. Most Koranic words have gained new meanings after passing through ignorant ideology and entering into Koranic ideologies. It is necessary for one to know the semantic changes of those words which have been referred to in developing movement as well as mental, cultural, and social processes. One of these words is “Sho’oub”, a word by which “Sho’oubiyah Movement” has affected the cultural and social situations in Abbasi Period. The current study has analyzed the word “Sho’oub” based on historical and descriptive semantics to recognize Sho’oubiyah, concluding that the singular form of this word, i.e. “Sha’b” enjoys such concepts as “split, separation, dispersion” whereas its plural form enjoys such concepts as “distributed groups=death” in the Ignorant Period. In the Holy Quran, it has the opposite concept of distributed groups. In the following centuries, it referred to political issues dependent on racism and affected by discursive thoughts in the concept of non-Arab nations especially Iranian one.
خلاصه ماشینی:
"این کلمه در شکل اسمی خود دو مفهوم دارد که یکی دلالت بر نوعی از ساختار اجتماع انسانی دارد و در این صورت، جمع آن را «الشعوب» ذکر میکنند و در شرح آن میگویند: الشعب: «ما تشعب من قبائل العرب = آنچه از قبایل عرب پراکنده و دور شدند» و جمعه الشعوب، الحی العظیم من الناس نحو حمیرو قضاعة و (گروه بزرگی از مردم مانند حمیر و قضاعه)...
دیگر اینکه بگوییم شکلگیری مفاهیم متضاد به سبب اختلاف شدید دو جهانبینی متضاد و حاکم بر یک زبان باشد؛ به این معنا که از یکسو در زبان عربی یک جهانبینی جاهلی که بر محور منافع فردی و خویشاوندی و قبیلهای است و مفهوم پراکندگی یک اجتماع بزرگ در آن نمایان است، قرار داشته است و در مقابل آن، جهانبینی توحیدی قرار دارد که در راستای اصل «توحید» زبان و واژگان را به سوی اصلاح و یکپارچگی سوق میدهد؛ همانگونه که جامعه پراکنده عرب را به سوی همبستگی و اتحاد میکشاند.
نتیجه بررسی تحول مفهوم «شعوب» از دورة جاهلی تا قرن پنجم هجریقمری نشان میدهد که مفهوم اساسی این واژه در دوره جاهلی نشأتگرفته از شکل فعلی و مصدریش، حول محور مفهوم «پراکندگی» بوده است و غالبا مفهوم جماعات انسانی پراکنده را داشته است و در قرآن کریم نیز مفهوم نوعی از ساختار اجتماعی بزرگ، پراکنده و دوردست را میدهد."