چکیده:
تحقیق حاضر براساس اهمیت فزایندۀ مقابله با بدبینی سازمانی و کاهش تبعات مضر آن برای سازمانها سعی دارد تأثیر عوامل مطرح در رفتار سازمانی مثبتگرا در کاهش بدبینی سازمانی را بررسی کند. بدینمنظور سعی شده است تا روابط بین سرمایۀ روانشناختی مثبت و توانمندسازی روانشناختی بهمنزلۀ متغیرهای مهم در رفتار سازمانی مثبتگرا و بدبینی سازمانی تجزیه و تحلیل شود. نکتۀ مهم اینکه در این بین به نقش رهبری اخلاقی بهمنزلۀ متغیر میانجی توجه شده است. تحقیق حاضر، پژوهشی توصیفی و از نوع پیمایشی است که کارکنان شعب سازمان تأمین اجتماعی استان قم جامعۀ آماری آن را تشکیل داده و دادههای موردنیاز از طریق پرسشنامه از آنها جمعآوری شدهاند. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای SPSS 22 و AMOS 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون و آزمون معادلات ساختاری نشان داد سرمایۀ روانشناختی، توانمندسازی روانشناختی و رهبری اخلاقی میتوانند تأثیری منفی در بدبینی سازمانی داشته باشند. ضمن اینکه رهبری اخلاقی در این خصوص نقش میانجی دارد.
خلاصه ماشینی:
نگاهی به شاخص های رهبری اخلاقی نشان می دهد که می توان از این مفهوم به منزلۀ نقش میانجی مشخص و با ابعـاد دقیـق در رابطـۀ بـین مفـاهیم رفتـار سـازمانی مثبت گرا و بدبینی سازمانی استفاده کرد.
به طور کلی ، مروری بر تحقیقات انجام شده درخصوص متغیرهای مطرح شده در تحقیق حاضـر نشان می دهد تتاکنون نقش سرمایۀ روان شناختی و توانمندی روان شناختی کارکنان در کاهش بدبینی سازمانی و نقش ش میانجی رهبری اخلاقی در این خصوص تحت بررسی قرار نگرفتـه اسـت .
(رجوع شود به تصویر صفحه) علاوه بر این ، به منظور بررسی نقش میانجی رهبری اخلاقی در رابطۀ بین سرمایۀ روان شـناختی و بدبینی سازمانی ، همچنین در رابطۀ بین توانمندسازی روان شـناختی و بـدبینی سـازمانی از روش ارائه شدۀ بارون و کنی ١ (١٩٨٦) استفاده شده است .
یافتۀ دیگر تحقیق حاضر، تأیید نقش میانجی رهبری اخلاقی در رابطۀ بین سرمایۀ روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی با بدبینی سازمانی است .
نتایج تحلیل متغیر میانجی مبین این مطلب است که مـدیران و رهبران سازمان ها با درنظرگرفتن شـاخص هـای رهبـری اخلاقـی شـامل انسـان مـداری ، منصـفانه عمل کردن ، تسهیم قدرت بین افراد، توجه بـه پایـداری و ثبـات رفتـاری ، هـدایت اخلاقـی افـراد، روشن کردن نقش افراد و راسـتی و درسـتکاری مـی تواننـد مزیـت هـای حاصـل از توانمندسـازی روان شناختی کارکنان و سرمایه های روان شناختی کارکنان را در جهت مقابله با بـدبینی سـازمانی و کاهش تبعات مضر آن استفاده کنند.