چکیده:
ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻮﻫﺮی ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ اﺑﺘﮑﺎرات ﻓﻠﺴﻔﯽ ﻣﻼﺻﺪرا اﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺬﯾﺮش آن ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺷـﮕﺮﻓﯽ در ﺳـﺎﯾﺮ ﻣﺒﺎﺣـﺚ ﻓﻠﺴـﻔﯽ اﯾﺠـﺎد ﮐﺮده اﺳﺖ. ﻣﻼﺻﺪرا ﺑﺮای اﺛﺒﺎت ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻮﻫﺮی ﺑﺮاﻫﯿﻨﯽ را اﻗﺎﻣﻪ ﮐﺮده اﺳﺖ، ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ در ﺻﺪد اﺳـﺖ ﺑﺮﺧـﯽ از دﻻﯾـﻞ اﺛﺒـﺎت ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻮﻫﺮی را ﻣﻄﺮح و اﻧﺘﻘﺎدﻫﺎی اﺳﺘﺎد ﻣﺼﺒﺎح ﯾﺰدی ﭘﯿﺮاﻣﻮن آﻧﻬﺎ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ و ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻗـﺮ ار دﻫـﺪ. اﺳـﺘﺎد ﻣﺼـﺒﺎح از ﺳـﻪ ﺑﺮﻫﺎن اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻼ ﺻﺪرا ﺑﺮای اﺛﺒﺎت ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻮﻫﺮی، دو ﺑﺮﻫﺎن را ﺿﻌﯿﻒ و اﺿﻌﻒ داﻧﺴﺘﻪ و ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﺑﺮﻫﺎن ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑـﺮ ﻓﺎﻋﻠﯿﺖ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺟﻮﻫﺮی ﺑﺮای ﺣﺮﮐﺖ اﻋﺮاض ﯾﮏ ﺑﯿﺎن ﺟﺪﻟﯽ و ﻏﯿﺮ ﻣﮑﻔﯽ ﺑﻮده و ﺑﺮﻫﺎن ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻧﺎﻋﺖ ﺑﻮدن اﻋـﺮاض ﻏﯿـﺮ ﺟـﺎﻣﻊ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ وی ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻫﺎن ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺣﻘﯿﻘﺖ زﻣﺎن را ﻣﺘﻘﻦ ﺗﺮﯾﻦ و اﺳﺪاﻟﺒﺮاﻫﯿﻦ دراﺛﺒﺎت ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻮﻫﺮی ﻣﯽ داﻧـﺪ در اﯾـﻦ ﺗﺤﻘﯿـﻖ از روش اﺳﻨﺎدی و ﺑﺎ روش ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
"و بهذا ثبت حدوث العالم الجسمانی و سائر ]ای جمیع[ أعراضها، فلکیة کانت او عنصریة " (ملاصدرا، 1383، ص 75) از سوی دیگر ممکن است اشکال شود که قائلین به حرکت جوهری ناچارند حرکت در جوهر را به فاعل مجردی نسبت دهند که ثابت و غیر قابل تغییر و حرکت است پس چرا استناد حرکات عرضی به جوهر ثابت، صحیح نباشد؟ پاسخ این است که حرکت جوهریة، عین وجود جوهر است و تنها نیازمند به فاعل الهی و هستی بخش می باشد و ایجاد جوهر عینا همان ایجاد حرکت جوهری است ولی ایجاد جوهر، عین ایجاد اعراض و حرکات عرضی نیست و به همین جهت است که به طبیعت جوهری، نسبت داده می شود و فعلی برای آن به شمار می رود و چنین فعلی است که احتیاج به فاعل طبیعی دارد و تغیر آن، نشانه ی تغیر فاعل می باشد.
(آشتیانی، 1380، ص 60) استاد مصباح معتقد است که اشکال دقیق دیگری دست کم به عنوان یک بیان جدلی برای کسانی که فاعلیت طبیعت جوهری را برای اعراض و حرکات آنها پذیرفته اند بر این استدلال مطرح می شود که پاسخ به آن به آسانی میسور نیست و آن این است که چه مانعی دارد وجود سیال عرض مستقیما به فاعل الهی و ماوراء طبیعی نسبت داده شود و نقش جوهر را در تحقق آن، نظیر نقش ماده برای تحقق صورتبه حساب آوریم نه به عنوان علت فاعلی؟ و اگر چنین فرضی صحیح باشد دیگر از راه فاعلیت جوهر برای اعراض و حرکات آنها نمی توان برای اثبات حرکت در جوهر استدلال کرد."