چکیده:
دولتها موجودات زندهای هستند که برای بقا، پیشرفت و توسعه نیازمند امنیت هستند. بدون شک، در
این جهان لجام گسیخته تامین چنین کالایی به تنهایی بسیار سخت و حتی ناشدنی است. به درازای تاریخ، دولتها راههای گوناگونی را آزمودهاند که در صدر همه آنها تقویت نیروی نظامی جای داشته است. اما، این حوزه، امروزه علاوه بر اینکه هزینههای زیادی بر دولتها تحمیل میکند، نمیتواند زیاد اطمینان بخش باشد. بنابراین، برای تضمین بیشتر کارایی آن، دولتها وارد همکاری با یکدیگر شدهاند، آنها همدیگر را در منابع خود سهیم نموده و از این راه به پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع یکدیگر کمک میکنند و تضمین بیشتری برای بقاء، پیشرفت، توسعه و صلح یکدیگر به همراه خواهند آورد. ایران و عراق دو کشور همسایه در خاورمیانه در سده گذشته به میزان زیادی در این حوزه ضعیف عمل کردهاند. آنها به جز دوره اندکی در اوایل سده بیست، در بیشتر ایام سده با هم در یک نوع تخاصم به سر برده، حتی جنگ هشت سالهای هم بین دو کشور اتفاق افتاد. این سطح روابط باعث شد تا پرسش از چرایی نبود پیوند استراتژیک بین دو کشور سوال پژوهش را شکل دهد. در ادامهی پژوهش روی این موضوع که به روش اسنادی هم صورت گرفته است، نتایج زیر به دست آمد که مثلث محیط داخلی (مولفههای اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مولفههای جغرافیایی و سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیک)، محیط خارجی منطقهای و سرانجام جهانی بر کیفیت و کمیت پیوند استراتژیک بغداد – تهران تاثیرگذار است. به عبارت روشنتر، پیوند استراتژیک دو کشور تابع همراهی و کارکرد مثبت مثلث ذکر شده است. البته ضرورت کارکرد همراهی این محیطها تابع عوامل پیچیدهتری همچون تصاویر ذهنی تصمیمسازان دو کشور، همراهی جغرافیا، حضور ایدئولوژی و امواج ملیگرایی، رقابتهای قدرت در سطوح سه گانه، گفتمان حاکم بر صحنه سیاست بینالملل و... است.