چکیده:
حقوق زنان یکی از مهمترین رشتههای حقوق بشر و موقعیت حقوقی زنان
در هر اجتماعی بهترین شاخص و تراز برای سنجش جایگاه حقوقی بشر در آن
اجتماع است و به عبارت دقیقتر اگر زنان در کشوری وضعیت مطلوبی داشته
باشند؛ این امر نشانه پایبندی حکومت به موازین حقوق بشر بوده و مسلما
موارد نقض حقوق بشر در آنجا اندک و قابل اغماض است. امروزه وسعت و
دامنهی انواع خشونت آنقدر گسترش یافته که نگرانی اکثر جوامع بشری را
فراهم آورده است. سابقه طولانی خشونت علیه زنان در جوامع انسانی، اعم از
جوامع پیشرفته یا در حال توسعه» به تدریج اتخاذ تدابیری برای توقف یا به
حداقل رساندن خشونتهای مبتنی بر جنسیت راء به عنوان حرکتی نهادینه»
وحدت بخش و پویا فراهم ساخته است. از این روء امروزه هدف فعالان احقاق
حقوق شناساندن زنان به عنوان یکی از مهمترین گروههای بزهدیدگان
آسیبپذیر و در نتیجه، شناسایی راهکارهایی است که با پیشگیری از وقوع
یا تکرار خشونت، به بهترین شکل ممکن، از زنان بزه دیده حمایت کنند. این مقاله با رویکرد خاص به حمایت از زنان بزه دیده، ضرورت پویایی و نقش
فعال نهادهای نظام عدالت کیفری و جامعه مدنی را، در قالب جلوه های تقنینی، قضائی، اجرایی و مشارکتی سیاست جنائی مطالعه میکند.
had a long history of violence against women in human societies , ranging from developing advanced or communities , he began to take measures to stop or to minimize the gender - based violence , as a unifying and dynamic , institutionalized . Therefore, today , rights activists aimed at identifying women as one of the most vulnerable groups in the eyes of the crime and, consequently, identifying strategies to prevent the outbreak of violence or , at best , of women seen crime . This paper in particular to protect women crime, the necessity of dynamism and active role of the criminal justice system, institutions and civil society, in the form of the legislate , judicial , administrative effects and participatory Criminal policy studies