چکیده:
هدف از طرح نظریه عقول طولیه، پاسخ به یکی از پرسشهای مهم درباره چگونگی پیدایش این عالم و تبیین وساطت میان خداوند، خلق و چگونگی به ظهور رسیدن سلسله مراتب نظام هستی است. نمایندگان سه مکتب سینوی، اشراق و حکمت متعالیه، پیدایش کثرت در عالم را بر مبنای عقول طولی تصویر کردهاند. این مقاله به بررسی نظام طولی عقول از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا میپردازد. آنها معتقدند که این جهان، قابلیت دریافت بیواسطه هستی را از او ندارد. بنابراین نیاز به واسطهای است که آن را صادر اول نام نهادهاند. از دیدگاه ابن سینا مدال نخستین مخلوق، تنها زیبنده جوهری به نام عقل است. از نگاه این فیلسوف، نظام طولی عقول با طبیعیات قدیم پیوندی ناگسستنی دارد. وی نظام هستی را به شکل ثلاثی و رباعی طراحی کرده است. سهروردی از عقول به انوار تعبیر کرده و نور اقرب را تعیّن اول هستی قلمداد میکند. صدرالمتالهین هندسه عقول طولی را با معماری نوین عرضه کرده و به نظریه عرفا نیز توجه ویژه داشته است و وجود منبسط را صادر اول معرفی میکند.
The present paper examines the longitudinal system of intelligence from the
perspecve of Avicenna, Sheikh Ishraq and Mulla Sadra. The purpose and
move of proposing the theory of longitudinal intelligence is to answer one of
the important quesons concerning the creaon of this world and to explain
the mediaon between God, creaon and the emergence of the hierarchy of
the system of being. The representaves of the three schools of Avicennian,
illuminave, and transcendental wisdom have depicted the emergence of
mulplicity in the universe based on longitudinal intelligence. They believe that
this universe does not have the ability to instantaneously receive existence from
God. Therefore, there should be an intermediary called the first emanaon. From
the perspecve of Avicenna, intellect is the only enty deserving to be regarded
the first creature. This philosopher maintains that the longitudinal system of
intelligence is inextricably linked with the eternal natures. He has designed the
system of existence in triparte and quatrain forms. Suhrawardi has interpreted
intelligence as lights and considered the nearest light as the first determinaon
of existence. Sadr al-Muta’alīhin presented the geometry of longitudinal
intelligence with a new architecture, paid special aenon to the myscs’ theory
and introduced the ever-expanding existence as the first emanaon.
خلاصه ماشینی:
"پس این پرسش مطرح میشود که چگونه موجودات کثیر در عالم هستی از مبدأ واحد صادر شدهاند؟ هدف اصلی علم و فلسفه، حل این مسئله پیچیده و پوشیده، یعنی خلقت عالم و چگونگی صدور موجودات از ذات حق تعالی است و نمایندگان سه مکتب سینوی، اشراقی و صدرایی با طرح نظریة عقول طولیه خواستهاند از این راز سر به مهر پرده بردارند؛ حال اینکه ماهیت عقول طولیه و چگونگی چینش زنجیره طولی عقول به چه شکل است، بحثی است که این مقاله با تأمل و بررسی آثار و نوشته های سه فیلسوف مسلمان، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا به پویش و مطالعه آن میپردازد.
در اینجا نباید توهم نمود که از واجب الوجود دو امر صادر میشود: یکی وجود صادر اول و دیگری ماهیت او، زیرا در هر معلول فقط وجود او از علت صادر شده است؛ چنانکه از ابن سینا این عبارت معروف است که: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها» (شعرانی، [بیتا]، ص80 و160؛ مطهری، 1375، ج1، ص 171و ج4، ص306)؛ همچنین صادر اول نسبت به صادرهای دیگر تقدم رتبی و وجودی دارد (شیرازی، 1981م، ج2، ص331).
از آنجا که همه جهات کثرت در عقل اول نیست تا روا باشد که عوالم پایینتر از او صادر شود، مسلم است که بالاخره باید کثرتی، هرچند اعتباری در صادر اول وجود داشته باشد، اما اینکه زنجیره عقول طولیه در مکتب سینوی، مشرب اشراقی و حکمت متعالیه به چه شکل ادامه مییابد و چند جهت کثرت در عقل اول مندرج است، نیاز به مطالعه بیشتری دارد که اینک آن را از چشمانداز نمایندگان این سه مکتب پی میگیریم."