چکیده:
جریان اصلاحگرایان دینی در ایران همانند سایر کشورهای اسلامی، ضمن اینکه ریشه در دین و سنت دارد ولی میراث به ارث رسیده از گذشته را به صورت موجود قبول ندارد و خواهان تغییر وضع موجود است. این جریان به نوعی خاص خود با مساله انحطاط و عقبماندگی داخلی مواجه میشود. این جریان کلی به دو شاخه تقسیم میشود که تفکیک آنها از هم بسیار اهمیت دارد. شاخهی اول، متحجرین و شاخهی دوم نوگرایی دینی میباشد. جریان نوگرایی دینی به دو شاخه قابل تقسیم است. جریان اسلام گرای شریعتمدار و روشنفکران دینی. پس از انقلاب اسلامی و در شرایط کنونی، جریان اسلام گرای شریعتمدار، درصدد اسلامیکردن توسعه و مدرنیته بر اساس آموزهها و انگارههای اسلامی و دینی میباشند. مقاله حاضر در پی طرح این پرسش میباشد که اساسا توسعه نزد جریان اسلام گرای شریعتمدار دستخوش چه تحولاتی شده است؟ در پاسخ میتوان گفت که جریان اسلام گرای شریعتمدار با پیوند توسعهی معنوی و پیشرفت مادی و با دال مرکزی پیشرفت بازنمایی شده که دالهای شناوری چون استقلال، عدالت خواهی، آرمان خواهی، غرب ستیزی، امنیت، اقتصاد اسلامی و آزادی را پیرامون خود مفصل بندی نموده است.
خلاصه ماشینی:
"انقلاب اسلامی، جریان اسلام گرای شریعتمدار، توسعه، پیشرفت، گفتمان، عدالت مقدمه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان اسلامگرایان و فقهاء شیعه ضرورتا میبایست به موضعگیری در خصوص مسائل مختلف بپردازند و به صورت شفاف و موردی دیدگاههای فقهی را برای طراحی سیاستها و برنامهها و اداره کشور مطرح سازند و در این راستا میبایست در موضع گیریهای خود از یک سو، به مبانی فقهی خود وفادار بمانند و از سوی دیگر پیشرفت، و توسعه کشور را تعقیب کنند و در واقع الگوی بدیلی از نوسازی که بتواند دستاوردهای عقلانی جهان مدرن را در جامعهای اسلامی تحقق بخشد ارائه نمایند.
نتیجهگیری جریان اسلام گرای شریعتمدار که پس از انقلاب اسلامی ساماندهی عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را بر عهده گرفت، توسعه را با وجوه بومی ـ مذهبی و با اصل قرار دادن اهداف و آرمانهای انقلابی مد نظر قرار داده بود و بر این امر تأکید داشت که اهداف توسعه باید بر اساس ویژگیهای خاص ایران، از جمله ارزشهای مذهبی، تعریف شود.
این گفتمان در واقع جدیدترین تجلی گفتمان پیروز در رقابتهای سالهای نخستین پس از انقلاب است که در چارچوب اسلامگرایی دینی، تمام نیروهای موجود در عالم را در دو جبهه خیر و شر می نشاند، ضرورت مقابله با جبهه شر را وظیفه خود میداند، دستگیری از آسیب دیدگان از نظام استکبارگر جهانی (مستضعفین جهان) را تکلیف خود میپندارد، زندگی را دارای دو بعد مادی و معنوی میبیند و با اولویت دادن به بعد معنوی زندگی، و نقد گفتمانهای رایج مادیگرا، که عمدتا متعلق به فرهنگ و تمدن غربی هستند، خواستار عدالت در عرصههای مختلف اجتماعی است و تحقق توسعه را صرفا در چارچوب گفتمان عدالت و پیشرفت و از طریق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت - که دو جنبه عدالت و پیشرفت، به طور همزمان، در آن برجستگی دارد."