خلاصه ماشینی:
"دولتها در چه زمانی باید ریسک طرحهای زیربنایی را متحمل شوند و کدام ریسکها را باید تقبل کنند؟ محاسبه زبانهای مورد انتظار اگر چه تهیه فهرست تضمینها و حداکثر زبانهای احتمالی مفید است،اما منعکس کننده زبانهای مورد انتظار دولت نیست،مثلا اگر دولت پرداختی 10 میلیون دلاری را توسط یک واحد دولتی تضمین کند و 10 در صد احتمال ورشکستگی آن واحد وجود داشته باشد(و احتمال 90 در صد پرداخت کامل مطرح باشد) هزینه مورد انتظار این تضمین برای دولت یک ملیون دلار است.
اما اکثر بودجه و حسابهای دولت مبتنی بر سیستم نقدی میباشد و باید توجه کرد که اگر چه در برخی از کشورها سرمایه گذاران خصوصی در طرحهای زیربنایی،غالبا خواهان نوعی تضمینهای دولتی هستند، ولی در کشورهایی که دارای سیاستگذاریهای قوی و مناسب هستند،سرمایه گذاران خصوصی، بدون تقاضا برای تضمین دولت، تمایل بیشتری دارند که ریسک طرحهای زیربنایی را متقبل شوند.
در این صورت،سرمایه گذاران برای انتخاب دقیق طرحهای زیربنایی خصوصی، دولتها ریسکهایی را که میبایست سرمایه گذاران متحمل شوند،تقبل کردهاند در این زمینه،دولتها میتوانند به منظور بهبود شرایط تخصیص ریسک دو مرحله را مورد توجه قرار دهند:ابتدا،میتوانند با اجرای سیاستهای باثبات اقتصاد کلان،شفافیت اطلاعات، بکار گیری قوانین و مقرارت مناسب و تقویت دستگاه قضایی،ریسک را برای سرمایه گداران کاهش مالی حساب تضمینهایی را که ارایه میکنند،بهبود بخشند،به نحوی که هزینهها و ریسکها درست در زمان صدور ضمانتنامهها، آشکار و مشخص شوند،نه زمانی که دولت مجبور به پرداخت آنها میشود."