چکیده:
امروزه ایجاد عدالت فضایی در محلات به یکی از بزرگترین چالشهای مدیران و برنامهریزان شهری تبدیل شده است. در حالیکه پیشرفت نامتوازن محلات در شهر، یکی از موضوعات است که سبب توسعه ناهمگون محلات میشود. پژوهش حاضر با انتخاب دو محله در شهر شیراز با موقعیت مکانی و امکان برخورداری از خدمات شهری در شرایط تقریباً مساوی، مجموعه عواملی که منجر به توسعه نامتوازن آنها شده است را مورد ارزیابی قرار میدهد. در گام نخست، این دو محله از نظر شعاع دسترسی به امکانات شهری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس با استفاده از روش کیفی شامل انجام مصاحبه با جامعه آماری 179 نفره که متشکل از ساکنین هر محله، مدیران و کارشناسان مرتبط با امور شهری، متخصصین در امور املاک و مردم ساکن در سایر محلات شهر، به استخراج مجموعه عوامل عدم رشد مساوی در این دو محله پرداخته شد. در ادامه با استفاده از آزمون تحلیل عاملی، به وزن دهی دادههای تحقیق پرداخته و در نهایت از میان مجموعه عوامل مربوط به حوزههای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، مهمترین عوامل توسعه و یا عدم آن، در دو محله استخراج گردید. نتایج نشان داد که محله ابیوردی، علیرغم همجواری با محله ارم، از منظر توسعه فضایی از سطح پایینتری برخوردار است. از جمله علل توسعه یافتگی محله ارم نسبت به محله ابیوردی در بعد کالبدی میتوان به وجود قطعات بزرگ زمین، وجود فضای سبز مناسب و سیمای بصری زیبای این محله اشاره نمود. در بعد اجتماعی نیز افزایش نسبی امنیت در محله ارم، وجود عناصر هویت بخش در این محله از جمله عوامل توسعه یافتگی تبیین شدهاند. در زمینه اقتصادی نیز، تمایل سازندگان به سرمایه گذاری به دلیل استقبال مردم و توجیهپذیر بودن آن، سبب پایدارتر شدن این محله شده است. با این حال چنین به نظر میرسد که توجه توامان به سه شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در سطح محلات، میتواند زمینه رشد متوازن و برقراری عدالت فضایی را در سطح محلات شهری فراهم آورد
Now a days، creating spatial fairness in neighborhoods has become one of the biggest challenges facing urban planners. While the uneven progress of neighborhoods in the city is one of the issues that causes the development of heterogeneous neighborhood. The present study was conducted by selecting two neighborhoods in Shiraz with almost equal conditions with respect to the location and the possibility of having urban services. In this study، a series of factors that lead to their unbalanced development were evaluated. In the first step، these two neighborhoods were evaluated in terms of the radius of access to urban facilities. Then، using a qualitatie method including a series of interviews in each neighborhood with 179 residents، managers and experts in urban affairs، real estate professionals and people living in other neighborhoods of the city، a set of factors regardingthe the lack of growth in these two neighborhoods was extracted. Then، using factor analysis، the data were weighted. Finally، among the set of factors related to the physical، social، and economic fields، the main factors which lead to development or absence of development were extracted in two neighborhoods. The results showed that the Abiverdy quarter، regardless of being in the neighborhood of the Eram quarter، had a lower level of spatial development. In the physical aspect، one of the reasons of the development of the quarter of Eram compared to the Abiverdy quarter was the presence of large parts of the earth، the presence of good green space، and the beautiful visual appearance of the neighborhood. In the social dimension، there was also a relative increase in security in the quarter of Eram. The existence of the elements of identity in this quarter were identified as developmental factors. From the economic prespective، the willingness of builders to invest due to the public acceptance and justifiability has made the neighborhood more stable. It was cocluded that focusing on the three physical، social and economic indicators at the local level can provide the basis for a balanced growth and the establishment of spatial justice at the level of urban quarters.
خلاصه ماشینی:
"حال این نکته مورد توجه است که چرا با وجود تلاش بسیار زیاد مدیران و مسئولان در امر تحقق عدالت فضایی و ایجاد بستر لازم برای تخصیص بهینه امکانات برابر برای همه محلات یک شهر، بعضی محلات نسبت به بعضی دیگر از منظر شاخص های توسعه یافتگی، از وضعیت مطلوب تری برخوردار هستند؟ پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که با بررسی دو محله در یک منطقه شهری، به علل و عوامل مؤثر بر توسعه فضایی یکی نسبت به دیگری بپردازد.
بر این اساس و با بررسی اسناد موجود در این حوزه شامل نقشه های مربوط به طرح تفصیلی شهر و نیز مشاهدات میدانی انجام گرفته در سطح دو محله ، فاصله تخمینی مراکز این محلات تا خدمات شهری پیرامون آنها استخراج گردید که در جدول ذیل ارائه شده است : جدول ١- شعاع دسترسی دو محله ارم و ابیوردی نسبت به خدمات شهری پیرامون آنها (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع : نویسندگان ، ١٣٩٦.
بنا به یافته های به دست آمده از این پژوهش ، عوامل مؤثر بر توسعه فضایی یک محله متشکل از سه شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی است که در این ارتباط از مهم ترین عوامل کالبدی مؤثر در جذب ساکنین به یک محله و تمایل به سرمایه گذاری و توسعه آن میتوان به وجود تنوع در نظام قطعه بندی زمین در تفکیک اراضی محله به نحویکه منجر به شکل گیری قطعات بزرگ در کنار قطعات کوچک شود، برخورداری از سرانه فضای سبز مناسب و همچنین برخورداری از سیما و منظری زیبا که خود معلول استفاده از مصالح مرغوب و زیبا در پوسته خارجی ابنیه و نیز کفسازیها است .
(2012): Investigate and analysis of the distribution of urban public services from the perspective of spatial justice (case study: yasouj city)."