چکیده:
یکی از رویدادهای شایسته تأمل در دوره صفوی، تنش بین صوفیان عارفنما و عالمان شیعه، اعم از فلاسفه و فقها و محدثان است. این مقاله، با روش وصفی ـ تحلیلی به بررسی نقش ملاصدرا و علامه مجلسی به عنوان نماینده دو جریان فکری متفاوت در مقابله با انحرافهای صوفیان عارفنما پرداخته است. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان گفت ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف و عارف، با معرفی عرفان ناب از طریق تصحیح مفاهیم عرفانی و ارائه معرفت و شناخت الهی از یک سو، و معرفی رهبری واقعی جهت هدایت مردم جامعه از سویی دیگر، به ایفای نقش پرداخت و علامه مجلسی نیز به عنوان یک فقیه و محدث، ضمن انتقاد از عملکرد شریعتگریزی و لاابالیگری عارفنمایان صوفی، در کنار سایر فقها و علمای این عصر، با نگارش جوامع حدیثی به زبان عربی و فارسی روان و عوامفهم، شرحنویسی بر متون اصیل و کهن و ردیهنویسی، به ترویج شریعت واقعی و انتقال درست مفاهیم دینی برای مقابله با انحرافهای فکری صوفیان پرداختند
خلاصه ماشینی:
بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان گفت ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف و عارف، با معرفی عرفان ناب از طریق تصحیح مفاهیم عرفانی و ارائه معرفت و شناخت الهی از یک سو، و معرفی رهبری واقعی جهت هدایت مردم جامعه از سویی دیگر، به ایفای نقش پرداخت و علامه مجلسی نیز به عنوان یک فقیه و محدث، ضمن انتقاد از عملکرد شریعتگریزی و لاابالیگری عارفنمایان صوفی، در کنار سایر فقها و علمای این عصر، با نگارش جوامع حدیثی به زبان عربی و فارسی روان و عوامفهم، شرحنویسی بر متون اصیل و کهن و ردیهنویسی، به ترویج شریعت واقعی و انتقال درست مفاهیم دینی برای مقابله با انحرافهای فکری صوفیان پرداختند.
عالمان، در صدد پاسخ به این سؤال است که با وجود انحرافهایی که جامعه آن روز صفوی گرفتار آن بود، برخورد علمای طراز اول آن عصر، با این انحرافات چگونه بود؟ آیا شیوه رویارویی یکسانی از سوی آنان اعمال میشد؟ باید توجه داشت که مهمترین آسیبهایی که از سوی این گروه متوجه جامعه آن روز عصر صفوی بود، بیاعتنایی به شریعت، ترویج عقاید انحرافی و سرگرمساختن مردم بر قصه و داستان بود که درویشان و قصهخوانان برای مردم بیان میکردند.
نظر به اهمیت این مسئله، برای تبیین عملکرد عالمان شیعی در برابر این معضل جامعه عصر صفوی، در مقاله حاضر تلاش بر این است تا نقش دو تن از مهمترین نمایندگان علمای شیعه در دو جریان فلسفی و فقهی حدیثی بررسی شود.
علامه مجلسی، از جمله علمای شیعی این عصر که به شیوههای خاص خود به برخورد با عارفنمایان صوفی پرداخته، در مذمت صوفیان در لمعه دهم کتاب عین الحیاة به برخی از این بدعتها اشاره کرده است.