چکیده:
بررسی، ارزیابی و تشخیص گزارشهای متقلبانه که از آن با نام گزارشهای دستکاری شده نیز یاد شده است، سابقۀ دیرینهای در ادبیات حسابداری و مالی دارد. سهامداران، مدیران را به عنوان نمایندگان خود در شرکت انتخاب میکنند و طبیعی است که نسبت به تشخیص صداقت در گزارشگری مدیران، حساس باشند. حسابرسان نیز در راستای بررسیهای خود ملزم به ارزیابی و برآورد خطر تقلب در روشهای اجرا شده توسط مدیریت واحد تجاری هستند تا بر اساس این ارزیابی، حجم آزمونهای حسابرسی و متعاقباً حقالزحمة پیشنهادی خود را تخمین بزنند. پژوهش حاضر برای ارزیابی و تشخیص خطر تقلب مدیران، از یک روش غیرمالی استفاده کرده است که مشخصاً مبتنی بر تجزیه و تحلیل متن گزارش هیئتمدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام است. در این روش، واژههای گزارشهای هیئت مدیره به مجمع بررسی شده، پس از پالایش شدن، با استفاده از نوع خاصی از رگرسیون تحت عنوان رگرسیونهای LASSO الگویی برای ارزیابی و تشخیص شاخص خطر تقلب در شرکتها ارائه شده است که با دقتی بین 89% تا 91% قادر به تشخیص صحیح شاخص خطر بالای تقلب در شرکتها است.
خلاصه ماشینی:
"در این روش، واژههای گزارشهای هیئت مدیره به مجمع بررسی شده، پس از پالایش شدن، با استفاده از نوع خاصی از رگرسیون تحت عنوان رگرسیونهای LASSO الگویی برای ارزیابی و تشخیص شاخص خطر تقلب در شرکتها ارائه شده است که با دقتی بین 89% تا 91% قادر به تشخیص صحیح شاخص خطر بالای تقلب در شرکتها است.
لذا، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا با تجزیه و تحلیل متن گزارشهای هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام، میتوان به ارزیابی و تشخیص خطر تقلب در شرکتها پرداخت؟ ادبیات و مبانی نظری امروزه تجزیه و تحلیل متن8 به یکی از ابزارهای مشهور برای بررسی محتوای اطلاعاتی گزارشهای شرکتها تبدیل شده است (پوردا و اسکیلیکورن، 2015).
بر همین اساس، سؤال پژوهش حاضر به این صورت تدوین شده است: «آیا با استفاده از الگوی مبتنی بر تجزیه و تحلیل متن گزارشهای هیئتمدیره به مجمع، میتوان بالا بودن شاخص خطر تقلب مدیران در شرکتها را تشخیص داد؟».
سوم، این پژوهش برای تعیین میزان شاخص خطر تقلب در گزارشهای تهیه شده توسط مدیران از روشهای قبلی که عمدتا مبتنی بر رگرسیونهای معمولی هستند فاصله گرفته و نوع خاصی از رگرسیون تحت عنوان رگرسیونهای LASSO را در پژوهشهای حسابداری و مالی در کشور، معرفی و از آن استفاده کرده است.
این پژوهش با محدودیتهای زیادی نیز مواجه بود که در اینجا فقط چهار مورد از مهمترین آنها بیان شده است: اول، این پژوهش به دلیل عدم دسترسی به یک لیست رسمی به منظور تفکیک اولیه شرکتها به دو گروه با خطر بالای تقلب و با خطر پایین تقلب (ماتریسY) ناچار به استفاده از یک روش غیر مستقیم شد که مبتنی بر حقالزحمة حسابرسی است."