چکیده:
کنایه یکی از اسلوبهای بیان پوشیده، و از عناصر اصلی تصویرگری در کتاب معارف بهاءولد است. وی در این اثر عرفانی، با بهرهگیری از عناصر بیانی و بدیعی، به ویژه کنایه، سبک نثر خویش را از نثری عادی و علمی به نثری شاعرانه نزدیک کرده و بر زیبایی نوشتة خود افزوده است. عدم توجّه پژوهشگران زبان و ادب فارسی به نثر عرفانی معارف و تصویرگریهای آن، همواره سبب شده است که این اثر زیبا دستخوش فراموشی شود. در این پژوهش، کنایه و کارکردهای آن به عنوان یکی از صور خیال در معارف بهاءولد، بررسی و تحلیل شده است. از این رو، تصاویر کنایی را در معارف بهاءولد از حیث مکنیٌّعنه، بر اساس دیدگاههای بلاغت سنّتی مورد بررسی قرار دادهایم و سپس به مسألة کنایه به عنوان یکی از تصاویر بیانی در معارف بهاءولد پرداخته شده است. نتیجة این پژوهش مشخص میکند که استفادة بهاءولد از تصاویر کنایی در اثرش، از شیوههای هنری گفتار اوست، که سبب برجستگی کلام وی میشود و در نهایت نزدیکی آن به نثر شاعرانه را در پی دارد.
Quipped one of the modes of expression are covered، and the main elements of illustration in the book is Bha’vld Maaref. He mystical effect، using expressive and creative elements، especially irony، his prose style from ordinary prose and poetic prose scientific approach and has added to the beauty of writing. Lack of attention to prose mystical teachings and illustrations of Persian Language and Literature، has caused that this beautiful work has been forgotten. In this study، it functions as a metaphor and imagery in Maaref e Bha’vld studied and analyzed. Thus، images of Maaref e Bha’vld ironic in terms of inner meaning، based on the views of traditional rhetoric examined and then to issue a statement on Maaref e Bha’ vld irony as one of the factors to be explored. The result of this study indicates that the use Bha’ vld ironic imagery in his work، the art style of his speech، that the word of his prominence and eventually leads to its proximity to the poetic prose.
خلاصه ماشینی:
عدم توجه پژوهشگران زبان و ادب فارسی به نثر عرفانی معارف و تصویرگریهای آن، همواره سبب شده است که این اثر زیبا دستخوش فراموشی شود.
در این پژوهش، کنایه و کارکردهای آن به عنوان یکی از صور خیال در معارف بهاءولد، بررسی و تحلیل شده است.
از این رو، تصاویر کنایی را در معارف بهاءولد از حیث مکنیعنه، بر اساس دیدگاههای بلاغت سنتی مورد بررسی قرار دادهایم و سپس به مسألة کنایه به عنوان یکی از تصاویر بیانی در معارف بهاءولد پرداخته شده است.
این پژوهش با توجه به کاربرد کنایه به عنوان یکی از تصاویر بیانی مؤثر در تصویرگری و جلوههای شاعرانة نثر معارف، به دنبال پاسخ این پرسشهاست: 1ـ انواع کارکردهای تصویری کنایه از حیث «مکنیعنه» در معارف بهاءولد کدام است؟ 2ـ عناصر خیال به ویژه کنایه چه نقشی در ساختار این کتاب دارد؟ برای یافتن جواب این سؤالات، کتاب دو جلدی معارف بهاءولد، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر مورد بررسی قرار گرفته است و موارد زیادی از کنایات فارسی موجود در این کتاب استخراج گردیده است.
» (وحیدیان کامیار، 1386: 191) بهاءولد از کنایه به اقتضای سخن استفاده میکند و در روال عادی کلام خویش، با بهرهگیری از کنایه و دیگر عناصر بیانی و بدیعی مثل تشبیه، استعاره، مراعات نظیر و حسآمیزی و… به هنرنمایی میپردازد و نثر خود را به نثری شاعرانه نزدیکتر ساخته و بر زیبایی و تأثیر آن افزوده است.
تنوع کنایات فعلی در معارف بهاءولد بسیار زیاد است که برخی موارد از این کنایه در جریان عادی کلام آورده میشود.