چکیده:
ﺧﻄﺮات ﻣﻌﻤﻮل ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻮده ﮐﻪ از ذات زﻧﺪﮔﯽ ﻗﺎﺑﻞ اﻧﻔﮑﺎک ﻧﯿﺴﺖ. اﮔﺮ اﯾﻦ ﺧﻄﺮات ﺿﺮری ﺑﺮای اﻧﺴﺎن ﺑﯿﺎﻓﺮﯾﻨﺪ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺎﺳﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ روﯾﮑﺮد ﻧﻈﺎم ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺑﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺟﺒﺮان آن، ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ ﺧﻄﺮات ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ، و ﺗﺄﺛﯿﺮ آن در ﺗﺤﻘﻖ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ، ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻘﺎﻟﮥ ﺣﺎﺿﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ روش ﻫﺎی ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ اﻧﺠﺎم ﯾﺎﻓﺘﻪ، ﺣﺎﮐﯽ از آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﮑﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﺮان ﭼﻨﯿﻦ زﯾﺎن ﻫﺎﯾﯽ، ﻧﺎﻣﻌﻘﻮل و ﻣﻮﺟﺐ ﺿﺮرﻫﺎی ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮﺟﺎﻣﻌﻪ؛ و ﺗﻔﮑﯿﮏ ﻣﯿﺎن ﺧﻄﺮات، ﺿﺮوری و ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻌﻘﻮل ﺷﺪن اﺣﮑﺎم ﺟﺒﺮان زﯾﺎن اﺳﺖ. ﻟﺬا در ارﮐﺎن ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﻟﺤﺎظ ﺷﻮد ﮐﻪ در ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻧﺘﺴﺎب (ﺑﺎ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ از ﺳﺒﺒﯿﺖ)، ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ، ﺧﻄﺮ ﻣﻌﻤﻮل ﻧﺒﻮدن ز ﯾﺎن اﺳﺖ و در ﻫﺮ ﻣﻮرد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ای از ﻣﻼک ﻫﺎ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد ﺗﺎ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﻮد ﻣﯽ ﺗﻮان زﯾﺎن را از ﺧﻄﺮات ﻣﻌﻤﻮل داﻧﺴﺖ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ. در ﻧﻈﺮ داﺷﺘﻦ اﯾﻦ اﯾﺪه ﺑﺎ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﮔﺸﻮدن ﺑﯽ ﺣﺪوﺣﺼﺮ دروازة ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﮐﺎراﯾﯽ، ﻣﻮﺟﺐ ﺣﻔﺎﻇﺖ از آزادی اﻧﺴﺎن ﻣﯽ ﺷﻮد؛ ارزﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺪﻧﯽ ﻫﻤﻮاره در ﭘﯽ ﺑﺮﻗﺮاری ﻣﺘﻌﺎدل آن در ﮐﻨﺎر ﻣﻨﻔﻌﺖ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ.
Normal risks are limitations of social life that are different in various situations and are not separable from the essence of life. When these risks make damages to persons, the main question is that weather the approach of tort law towards the compensation of them should be different from other risks or not and what is their role in liability. In this research, after using analytical and comparative methods, it has been concluded that enforcing remedy policies towards damages arising from normal risks is unreasonable and may cause some further damages to the society. So, it is necessary to distinguish between normal and abnormal risks and make remedy policies more sensible. Thus, it should be taken into consideration that in elements of liability, an effective factor of attribution (which is different from causation) is that loss must not arise from normal risks. In order to realize normal risks, in each case, a total number of criteria should be taken into account. Considering this idea, besides economic efficiency, leads to restriction of liability scope in possible cases and protects human being’s liberty, the interest which tort law always seeks to bring its balance along with security interest.
خلاصه ماشینی:
"p ,٢٠٠٠)؛ طرح مفهوم خسارت مشروع در نظریۀ تضمین حق استارک (بادینی، ١٣٨٤، ص ٣٠٥)؛ تبیین رکن قابلیت استناد به معنایی متفاوت با رابطۀ سببیت (همان ، صص ١٠٠-٩٩)؛ سنجش رفتار بیماران ذهنی با انسان سالم در کامن لا برای تشخیص تقصیر به دلیل این که مسئولیت آن ها در واقع هزینۀ زندگی آنان در جامعه است و آنان باید آثار این بدشانسی را تحمل کنند (بادینی، ١٣٨٩، ص ٨٦)؛ مفهوم مخالف تعریف بیاحتیاطی در دومین طرح پیشنهادی اصول و قواعد حقوق خطاها از طرف انجمن حقوق آمریکا (American Law Institute)٣ که بر اساس آن خطر معقول ، بیاحتیاطی نیست ؛ طرح معیارهایی چون خطر در برابر انتفاع برای محدود کردن نظریۀ خطر؛ عدم الزام به جبران ضرر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١.
انتقاد اگر اشکال شود کار متعارف و خطرات معمول به یک معنا بوده در نتیجه طرح ایدة نقش خطرات عادی در مسئولیت ، تنها بیان متعارف بودن ضرر است نه ایده ای نو؛ در پاسخ می توان گفت : حتی اگر این دو مفهوم یکی باشند برای تشخیص متعارف بودن عمل امکان استفاده از مفهوم خطرات معمول وجود دارد زیرا همان طور که گفته شده در نظریه های مطرح شده به مفهوم نامتعارف یا غیرعادی به خوبی توجه نشده است (کاتوزیان ، ١٣٦٩، ص ١٢٦).
نتیجه اختلاف در مبنای مسئولیت موجب طرح مباحثی چون مفهوم ضرر، تعارض منافع اشخاص در جامعه ، و تعارض جبران ضرر زیاندیده با برائت عامل زیان ، آزادی وی و احترام مالکیت خصوصی او شده ، اما این که زندگی در جامعه ، شرایطی به وجود می آورد که در کنار زندگی بهتر با رفاه ، آسایش و بهره وری بیشتر؛ محدودیت هایی نیز برای انسان پدید می آورد، محتاج توجه بیشتر است ."