چکیده:
قبل از پیدایش اقتصاد پولی، بیشتر اوقاف بر وقف املاک متمرکز بوده؛ ولی با فراگیر شدن اقتصاد پولی، بحث وقف پول در مجامع علمی جایگاه ویژهای یافته است. فقها درباره وقف پول با یکدیگر اختلافنظر دارند. منشا اصلی این اختلاف، وجود یا عدم وجود شرط بقا در فرض انتفاع، در مال موقوفه است. در این پژوهش تلاش میشود از سه روش پیشینی، حقوقی و ارتکازی اثبات شود که ماهیت پول مالیت و ماهیت وقف، بقا در فرض انتفاع است. سپس با شکل دادن برهانی منطقی اثبات میکند که هرآن چیزی که بتواند در فرض انتفاع باقی بماند، وقفش صحیح است. مالیت شاکله اصلی پول است و قابلیت بقا در فرض انتفاع را داراست و بنا بر استدلال فوق، میتوان وقف پول را صحیح دانست. این پژوهش که به شیوه کتابخانهای انجام شده است، از این منظر میتواند گامی رو به جلو در اندیشه تصحیح وقف پول ارزیابی شود که سعی در تصحیح وقف پول با توجه به ماهیت وقف و چیستی پول در اقتصاد از سه روش پیشینی، حقوقی و ارتکازی نموده است. علاوه بر اینکه شیوه ارتکازی در شناخت ماهیت از پیشنهادهای این تحقیق به شمار میآید.
Prior to the emergence of the monetary economy, most of the owqaf have focused on the waqf of real estate. However, with the monetary economy becoming more widespread, the discussion of waqf of money has found a very special status in scientific communities. Regarding waqf of money there exists discrepancy of ideas among fuqaha. The origin of this difference is the existence or non-existence of shart-e baqa’ in farz-e intefa’ on the property of the endowment. Through the three approaches of the method of the antecedent, legal method, and ertekazi method, the current study attempts to prove that the nature of the money and the nature of the endowment is the survival of the endowed property on the basis of the premise that profit should remain continuous, that is, it should not be finished or decreased in value. Then, by constructing a rational argument, the study proves that whatsoever has the possibility of being preserved on the condition of the survival of the profit, its endowment is lawful. Money per se possesses the value, and has the possibility of survival in farz-e intefa’ (i.e., has the ability to survive in the assumption of profits), and according to the above reasoning, waqf of money is not against waqf laws. From this perspective, this library research can be regarded as a step forward in the idea of modification of the waqf of money. Accordingly, the study seeks to correct the waqf of money on the basis of the nature of waqf and money in the economy through antecedent, legal, and ertekazi methods. In addition, employing ertekazi method in recognizing the nature of waqf and money is one of the suggestions of the research.
خلاصه ماشینی:
در این روش، این فرضیه پیگیری میشود که ماهیت پول، مالیت است و مالیت، قابلیت تحبیس اصل و تسبیل منفعت را داراست؛ بنابراین با توجه به همسو بودن وقف پول با ماهیت وقف، میتوان وقف پول را صحیح انگاشت.
در این استدلال با بهکارگیری سه شیوه پیشینی، حقوقی و ارتکازی، میتوان پی برد که اولاً همه فقها، موافقت و همسویی با ماهیت وقف را ـ که همان بقا در فرض انتفاع است ـ شرط اساسی پذیرش مال وقفشده میدانند.
با توجه به اینکه اثبات میشود که ماهیت پول چیزی جز مالیت نیست و مالیت شرط بقاء در فرض انتفاع را داراست، بنابراین وقف پول صحیح است.
در کتاب پول در اقتصاد اسلامی، پس از نقد و بررسی تعریفهای پول، چند تعریف برای آن پذیرفته شده که از این میان دو تعریف زیر بهخوبی ماهیت پول را بیان میکند: الف) پول چیزی است که بیانگر مالیت مال بوده، و خصوصیات شخصی آن از نظر عرف ملغی شده باشد.
از ناحیه فقهای موافق صحت پول سه اشکال بر اصلی ایراد شده که بر عین خارجی بودن موقوفه دلالت میکند که هر سه حاکی از این است که فقها، بقا در فرض انتفاع یا همان تحبیس الاصل و تسبیل الثمره را بهعنوان ماهیت پول پذیرفته و بدان استناد مینمایند.
از این مقدمات میتوان نتیجه گرفت که وقف پول با توجه به سازگاری هویتش با ماهیت وقف، صحیح است؛ زیرا ماهیت وقف پول که مالیت است قابلیت بقای در فرض انتفاع را داراست.