چکیده:
از دیرباز میان فقهای مذاهب اسلامی در مورد حکم اخذ هدیه از سوی قاضی از متخاصمین و یا دیگری بحث و نزاع وجود داشته است و اکثر ایشان نیز در این مورد حکم بر حرمت اخذ چنین هدایایی به صورت مطلق برای قاضی صادر کردهاند. شاید مهمترین دلیل مورد استناد ایشان نیز این باشد که هدیه قاضی در واقع نوعی رشوه برای وی بهشمار میرود و به همین دلیل باید مشمول حکم حرمت رشوه باشد. در نقطه مقابل اما برخی فقها میان رشوه و هدیه تباین قائل هستند و این دو را موضوعاً متمایز از هم میدانند و لذا اخذ هدیه برای قاضی را جایز میدانند. در واقع سبب اصلی اختلاف نظر ایشان نسبت به حکم اخذ هدیه برای قاضی همین رابطه آن با رشوه است. موضوع این مقاله نیز بررسی این رابطه و تأثیر آن در حکم اخذ هدیه از سوی قاضی از دیدگاه فقهای مذاهب اسلامی است؛ بدین معنا که آیا حکم حرمت رشوه به هدیه نیز سرایت میکند؟ و نتیجه نیز آن شده است که رابطه این دو از نوع عموم و خصوص من وجه است و هدیه الزاماً همیشه رشوه نیست و اما برخی اقسام آن تحت شرایط خاص رشوه بهشمار میرود و مشمول حکم حرمت آن است.
There were some discord among the Islamic jurists about the verdict (Hukm) of receiving presents by judges which has been given by opponents or someone else; and most of them believe that accepting presents is absolutely forbidden for judges. Perhaps the most important reason for them is that receiving such presents by the judges is bribery، so it should be prohibited. On the other side، some jurists consider presets and bribes two different things، and therefore they consider accepting presents permitted. In fact، the main cause of this discord is the relationship between bribe and present. The subject of this article is to study this relationship and the effects of relationship between Bribe and Present on the Hukm of receiving presents by judges in Islamic Jurisprudence. The question is whether the Hukm of bribery includes accepting the present or not. The result is that the relationship between these two is generality and peculiarity in some respect. Therefore، accepting present cannot always be considered as bribery; but some kinds of presents are bribery and accepting these kinds of presents is prohibited.
خلاصه ماشینی:
"شاید تمامی تفصیلاتی که میان فقها نسبت به حکم اخذ هدیه برای قاضی وجود دارد نیز از همین جهت باشد؛ به عبارت دیگر در واقع اجمالا تردید و اختلافی میان ایشان نسبت به حرمت آن دسته از هدایایی که به قاضی داده میشوند و اما در باطن امر به نیت و داعی رشوه (و یا دستکم به قصد ایجاد تمایل در قاضی به خود) هستند وجود ندارد و همین طور این نکته که اگر مال مذکور حقیقتا به قصد هدیه و جلب محبت و مودت صرف اعطاء شود، به صورت حقیقی عنوان هدیه را مییابد و از این رو حکم اباحه را مییابد.
همین طور حتی قائلان بر حلیت اخذ هدیه از سوی قاضی از امامیه (خویی، بیتا، 1/269؛ منتظری، 1415ق، 3/190) و همین طور فقهای اهلسنت (انصاری، 1418ق، 20/369-368؛ سمرقندی، 1414ق، 3/374؛ ابنقدامه، بیتا، 11/436) نیز آنگونه که از بیان ایشان برداشت میشود (بهویژه اینکه در واقع برای این جواز دلیل مثبت چندانی نیز ارائه نکردهاند) معتقدند الزاما نمیتوان یقین داشت که مال اعطایی عنوان رشوه را دارد و اما مشخص است این نکته را قبول دارند که اگر قصد و نیت معطی حقیقتا رشوه باشد، مال مذکور عنوان رشوه و یا حکم آن را پیدا خواهد کرد."