چکیده:
جریان سلفی- تکفیری وهابیت فرقهای از فرق اهل سنت است. شکلگیری این فرقه با اندیشههای احمد بن حنبل نظاممند و با ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب به تکامل رسید. این فرقه با برداشتی سطحی از قرآن موجب فتنههای فراوانی در جهان اسلام شده است. یکی از اسبابی که موجب شکلگیری این کجفهمی و برداشتهای غلط از قرآن شده است؛ منابع و مراجع تفسیری سلفیان است. این مقاله با روشی اسنادی- تحلیلی ابتدا به توصیف و تحلیل مراجع تفسیری سلفیان و در ادامه به تحلیل و ارزیابی منابع آنان میپردازد. مقاله در پایان به این نتیجه میرسد که تکیه و اعتماد به برخی از منابع تفسیری نظیر اسرائیلیات، سخنان صحابه و تابعین، اجتهادهای شخصی... و نیز نوع مواجهه سلفیان با منابع تفسیری یکی از اسباب و علل شکلگیری اختلاف هست.
Salafi and excommunicative movement of Wahhabism, is a Sunni sect. This sect was systematized by the ideas of Ahmad Ibn Hanbal and evolved by Ibn Taymiyyah and Muhammad Ibn Abd al-Wahhab. This sect caused a lot of sedition in the Islamic World, because of exoteric commentary of Quran. One of the causes that led to misunderstanding and misinterpretations of the Quran is their commentary sources and references. This article, using documentary-analytical method, describes analyses and evaluates Salafis commentary references. The article concludes that some of the causes of differences are relying on some commentary sources such as Israiliyyat, the words of the Companions and Successors, personal Ijtihad and the type of Salafis exposure to the commentary sources.
خلاصه ماشینی:
ذهبی با طرح بابی بهعنوان «أدلة من قال النبی صلی الله علیه وسلم بین کل معانی القرآن» به استدلالهای قرآنی (نحل/44) و روایی سلفیان اشاره میکند که معتقدند صحابه تفسیر همه قرآن را از پیامبر گرفتند و تفسیر آنها حجت است.
مصدر بودن قرآن و روایات پیامبر برای سلفیان امری است قابلپذیرش اما اینکه برخی از صحابه و مفسران سلف به رأی و اجتهاد خود و همچنین به سخن اهل کتاب در تفسیر قرآن اعتماد میکردند ادعایی است که نیازمند اثبات است.
ابنتیمیه با پذیرش اینکه صحابه در تفسیر به اهل کتاب اعتماد میکردند و از آنها نقل میکردند به توجیه این رفتار پرداخته و مینویسد این تکیهبر اسرائیلیات برای استشهاد بوده است نه استدلال «و لکن هذه الأحادیث الإسرائیلیة تذکر للإستشهاد لا للإعتقاد» (ابن تیمیه، 1980م، ج2، ص39).
3. تکیه بر منابعی نظیر اسرائیلیات، اجتهادهای شخصی و تفسیر به رأی، اعتماد بر سخنان تابعین و صحابه غیر معصوم، پذیرش بیچونوچرا در مقابل احادیث منسوب به پیامبر و بدون تحلیل آنها و همچنین ظاهرگرایی آیات قرآن و انکار حجیت عقل در فهم آیات قرآن یا انکار تأویل،که از منابع مورد توجه سلفیان است غیر معتبر بوده و میتواند موجب شکلگیری اختلاف و افتراق امت شود.