چکیده:
ماده عزم حامل مفهومی کلیدی در تاریخ فرهنگ اسلامی است که کاربردهای آن در 9 آیه از قرآن کریم، در حیطههای مختلف عقاید، اخلاق، احکام و اندیشه سیاسی اثر گذارده است؛ این در حالی است که در تفاسیر و ترجمههای قرآن، تشتت محسوسی در توضیح این ماده دیده میشود که تا حدی برخاسته از دور شدن از زبان عصر نزول و اختلاط میان زبانها و گویشها، و تا حدی مربوط به خلاقیتهای مفسران و مترجمان در ارائه برداشتی رها از واژهشناسی است.
پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که ماده عزم در تفاسیر و ترجمههای کهن فارسی، در کاربردهای 9 گانه در قرآن کریم چگونه فهم شده است؟ این فهمها چه همگرایی و واگرایی دارند و چه گونهشناسی از آنها میتوان ارائه داد؟ روش به کار گرفته شده در مقاله، مطالعه تطبیقی متون و تحلیل محتوای آنها با الگوی دادهبنیاد است؛ به طوری که اطلاعات به دست آمده از مقایسه و تحلیل، پس از به دست آمدن همگراییها و واگراییها، مقدمه دستیابی به یک گونهشناسی انتقادی گردد. برای پیشبرد بحث، مولف به طور غیر مستقیم از روش گونهشناسی ساخت معنا در حوزه زبانشناسی تاریخی نیز بهره گرفته است
The root Azm bears a key concept in the history of Islamic culture the usages of which in nine verses of the holy Quran have influenced different fields including doctrines, ethics, practical regulations and political thought. It is worth noting that a clear discrepancy is seen in explanation of this root in the translations and commentaries of the holy Quran. This discrepancy originates to some extent from being far from the language of the age of revelation, and the mixture of languages and dialects, and to some extent also from the creativity of translators and commentators in terms of their conceptions free from lexicological standards.
The main question in the present article is: How has the root Azm been conceived in the old Persian translations and commentaries of the holy Quran in its nine different usages? What kinds of convergence and divergence are found in these conceptions, and what typology can be derived of them? The methodology of the article is the comparative study of the texts and their content analysis based on the grounded theory. Thus the data acquired after comparison and analysis, following acquisition of convergences and divergences, would pave the way for a critical typology. To proceed with the issue, the author has also used indirectly the method of typology of construction of meaning in the field of historical linguistics.
خلاصه ماشینی:
تنوع معنایی «عزم» نزد مفسران و مترجمان قرآن کریم و ارزیابی گونهها احمد پاکتچی 1 تاریخ دریافت: 17/1/1396 تاریخ پذیرش: 22/4/1396 چکیده ماده عزم حامل مفهومی کلیدی در تاریخ فرهنگ اسلامی است که کاربردهای آن در 9 آیه از قرآن کریم، در حیطههای مختلف عقاید، اخلاق، احکام و اندیشه سیاسی اثر گذارده است؛ این در حالی است که در تفاسیر و ترجمههای قرآن، تشتت محسوسی در توضیح این ماده دیده میشود که تا حدی برخاسته از دور شدن از زبان عصر نزول و اختلاط میان زبانها و گویشها، و تا حدی مربوط به خلاقیتهای مفسران و مترجمان در ارائه برداشتی رها از واژهشناسی است.
در این راستا، کوشش در مقاله حاضر بر آن است که تفسیرهای مختلف قرآن کریم، و ترجمههای کهن فارسی در خصوص آیات مربوط به عزم کاویده شوند و از خلال آنها، تنوع موجود در خصوص معانی مورد نظر مفسران و مترجمان استخراج گردد و سپس بر اساس طبقهبندی برآمده از خود دادهها، یک گونهشناسی ارائه شود که بتواند مبنایی برای نقد و ارزیابی نیز باشد.
به این موارد باید تفسیر ابنوهب دینوری (د 308ق) در آیه (آلعمران:159) که عزم را به معنای "ضرب علی الشیئ"، گرفته است (ابنوهب، 1424، ج1، ص130) و تعبیر فارسی "فرا کار نشستن" به معنای ثبات یافتن در ترجمه آیه محمد:21 را علاوه کرد (میبدی، 1381، ج9، ص187، گزینه).
در ترجمههای فارسی برای ترکیب "عزم الأمور" در آیه لقمان:17 از معادل "کارهای مرد دانای بینا" (نسفی، 1376، ج2، ص777، گزینه) و در ترجمه معنای فعلی عزم در آیه محمد:21 از "دانستن" استفاد شده است (ترجمه تفسیر طبری، 1356، ج6، ص1696، گزینه؛ فرهنگنامه).