چکیده:
با بررسی در پیشینه اصطلاح «الخلفاء الراشدون» در منابع اهلسنت و شیعه این مطلب دریافت میگردد که این اصطلاح، در منابع سنی از وجهه بیشتری برخوردار است، به عبارتی نمود آن در میان دانشیان و عالمان اهلسنت بیشتر است، زیرا اکثر ایشان آن را بنابر مصالح فرقهای خویش به نفع خود گرفته و بسیاری از مبانی اعتقادی خویش را بر اساس آن استوار ساخته، سامان دادهاند. این اصطلاح به معنی امروزین آن، چنانکه مد نظر دانشمندان شیعی و سنی است [یعنی خلفای اربعه ابوبکر، عمر، عثمان و امیرمومنان علی(ع)] در آنزمان بدین شکل و معنا رواج نداشته است. منشا این اصطلاح در روایتی از پیامبر رخ نموده که تنها راوی آن عرباضبنساریه است و در دیگر طبقات به جهت محتوای مصلحتی و فرقهای تعداد روات آن افزون یافته که تقریبا اکثر آنها اهل شام ـ معروف به مبغضین امام علی و اهلبیت ـ هستند. این پژوهش به دنبال آن است که با بررسی نقدی نسبت به اسناد و طرق متعدد که از اهلسنت و شیعه وارد شده، مصادیق صحیح آن را بنابر منابع فریقین بیابد و نظر مشهور در اینباره را به چالش بکشاند و بیان کند کاربست این اصطلاح در منابع اهلسنت که برخی نظریات اصولی یا فقهی خود را بر پایه آن سامان دادهاند، از اساس بر پایه خطا صورت پذیرفته که براساس حدیثی موضوع بنا گردیده است.
Examining the history of the expression "Al-Khulafā ul-Rāshidūn" in Sunni ýand Shii sources, this research discovered that expressionth is more ýprevalent in Sunni resources. In other words it is more used among Sunni ýscholars, because most of them have used it for their sectarian interests and ýhave built many of their beliefs on it. Todays meaning of the word intended ýby Shia and Sunni scholars ,the four caliphs ; Abu Bakr, Omar, Uthman and ýAmir al-Muminīn Aliþ þwas not common at the time of caliphate. The origin ýof this term goes back to a narration from the Prophet that its only narrator ýis Erabz ibn Sariah and in other periods due to the sectarian and expedient ýcontent, its number has increasedþ þwhile almost most of them are from ýamong as the enemies of Imam Ali and Ahlul-Bayt.ýþ þThis paper through ýcritical review seeks the correct examples of the term according to the Sunni ýand Shia sources and challenge the well-known idea in this regard. ýMoreover, it expresses the use of this term in Sunni sources upon which ýsome of their principled or jurisprudential views are based is rooted in a ýfake jadith.
خلاصه ماشینی:
بر فرض صحت فرموده پیامبر و بنابر مؤلفه های پیش گفته مصادیق خلفای راشد باید از مقام عصمت برخوردار بوده باشند که این نکته با مراد اهل سنت مبنی بر اینکه خلفای راشد خلفای اربعه هستند منافات دارد، چون اجتهادات خلفای ثلاثه اغلب با اشتباه یا گناه همراه بود که می توان نتیجه گرفت اعمال سه خلیفه اول با مقام عصمت منافی است ، لذا اطاعت محض نیز منتفی می شود و اعمال آنها همان بدعتی می شود که پیامبر در پایان روایت مردم را از آن برحذر داشته اند.
معاویة بن صالح : متوفی ١٥٨هـ، اهل حمص ، شاگرد ضمرة بن حبیب ، احمدبن حنبل و ابن عدی او را ثقه شمرده اند، اما بخاری از او حدیث نقل نکرده است (ذهبی ، بی تا، ج١، ص١٧٦؛ ذهبی ، ١٣٨٢، ج٤، ص١٣٥؛ عسقلانی ، ١٤١٥، ج٢، ص١٩٦) البته عقیلی او را در شمار ضعفاء آورده و می گوید وی با ادات لهو بازی می - کرد، لذا محدثان در نقل حدیث از او اعراض جسته اند به علاوه یحیی بن سعید از او ناراضی بود و وقتی متوجه شد عبدالرحمن بن مهدی از او حدیث نقل می کند او را از این کار به شدت نهی و سرزنش کرد.