چکیده:
یکی از واجبات مناسک حج و عمره، احرام است. احرام دارای واجبات و مستحباتی است. هرچند مشهور فقها از زمان سید مرتضی رحمه الله تاکنون غسل را یکی از مستحبات احرام دانستهاند، اما با بررسی دقیق اقوال فقها در این موضوع، روشن میشود که قول مشهور قدما، وجوب غسل احرام است. بررسی ادله طرفین نیز نظریه وجوب غسل احرام را اثبات میکند. البته مخالفت با شهرت عظیم متاخرین مبنی بر استحباب غسل احرام، مشکل است؛ منتها پرواضح است که مخالفت با نصوص و نظریه اکثر قدما، مشکلتر از آن خواهد بود. بنابراین، راه نجات در احتیاط است.
خلاصه ماشینی:
به هر حال، علمایی که به استحباب غسل احرام قائلاند، عبارتاند از: شیخ مفید (مفید، 1413ق، ص50، 51، 396 و 407)، سید مرتضی (علم الهدی، 1417ق، ص147؛ همو، 1387ق، ص107 ـ 109)، شیخ طوسی (طوسی، 1407ق، ج2، ص286؛ همو، 1400ق، ص211 و 247)، ابن براج (ابن براج، 1406ق، ج1، ص32، 33، 215 و 243)، ابن زهره (ابن زهره، 1418ق، ص62، 155 و 179)، ابنحمزه (ابن حمزه، 1408ق، ص54 و 160)، کیدری (بیهقی نیشابوری کیدری، 1416ق، ص47 و 151)، ابن ادریس (ابن ادریس، 1410ق، ج1، ص123 ـ 125، 530، 532 و 583)، محقق حلی (محقق حلی، 1407ق، ج1، ص 357 ـ 358)، یحیی بن سعید، (ابن سعید حلی، 1405ق، ص32، 182 و 204)، علامه حلی (علامه حلی، 1413ق، ج1، ص50، 51 و 315؛ همو، 1414ق، ج2، ص143 و ج7، ص223؛ همو، 1412ق، ج2، ص473 ـ 474)، شهید اول (شهید اول، 1417ق، ج1، ص87، 343 و 483؛ همو، 1408ق، ص95)، شهید ثانی (شهید اول، 1413ق، ج2، ص228؛ همو، 1402ق، ج1، ص62)، محقق اردبیلی (مقدس اردبیلی، 1403ق،ج6، ص246، 251 و 253)، فیض کاشانی (فیض کاشانی،1401ق، ج1، ص 54 و 311)، محقق ثانی (محقق کرکی، 1408ق، ج3، ص164)، محقق سبزواری (محقق سبزواری، 1423ق، ج1، ص39 و 295؛ همو، 1247ق، ج1، ص7)، ابن فهد حلی (ابن فهد حلی، 1407ق، ص53 و 205)، فاضل هندی (فاضل هندی، 1406ق، ج1، ص148 و ج5، ص244)، صاحب ریاض (طباطبایی کربلائی، 1418ق، ج1، ص491)، شیخ بهایی (شیخ بهایی، 1429ق، ص79 و 81) سید بحرالعلوم (بحرالعلوم، 406ق، ص27)، کاشفالغطاء (کاشف الغطاء، 1422ق، ج2، ص308 ـ 309)، محقق خوانساری (موسوی خوانساری، 1405ق، ج1، ص186 و 215)، ملااحمد نراقی (نراقی، 1415ق، ج1، ص338 و ج11، ص263 و 268)، صاحب مدارک (موسوی عاملی، 1411ق، ج2، ص168 و ج7، ص249)، صاحب جواهر (صاحب جواهر، 1404ق، ج5، ص44 و ج18، ص170 و 178)، شیخ انصاری (انصاری، 1415ق، ج3، ص61)، محقق همدانی (همدانی، 1417ق، ج6، ص43)، محقق اصفهانی (اصفهانی، 1421ق، ص91) صاحب عروه (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652)، محقق نائینی (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652)، محقق عراقی (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652)، مامقانی (مامقانی، بیتا، ص30 و 150)، حجت کوهکمرهای (حجت کوهکمرهای، بیتا، ص18 و 31)، محقق شاهرودی (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652)، بروجردی (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652)، امام خمینی (خمینی، بیتا، ج1، ص97 ـ 99)، سید حکیم (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652)، گلپایگانی (گلپایگانی، 1413ق، ص93 ـ 94)، اراکی (یزدی، 1419ق، ج2، ص154 و ج4، ص652) و خویی (خویی، 1418ق، ج10، ص 57)4.