چکیده:
متفکران اجتماعی در طول تاریخ همواره به دنبال کشف عناصری بوده اند که بتوانند کشمکش های موجود در جوامع انسانی را به حداقل رسانند و آن را به صورتی بهینه مدیریت کنند. فیلسوفان سیاسی اسلامی با اتکا به بررسی های موشکافانه خود درباره نفس انسانی، نهادینه شدن عناصر سعه صدر، تحمل و مدارا را در تعاملات اجتماعی، از عوامل اصلی کاهش و کنترل سطح برخورد و منازعه در میان گروه ها، اصناف و افراد اجتماع می دانند. این پژوهش در پاسخ به این پرسش که «از منظر فلسفه سیاسی اسلامی، عنصر مدارای سیاسی چگونه و بر اساس چه راهبردهایی می تواند تعاملات میان دولت و ملت و همچنین افراد، احزاب، گروه ها و سازمانی های رسمی و غیررسمی را به نحو بهینه مدیریت کند و از بروز برخوردهای خشن و قهرآمیز جلوگیری نماید؟» می کوشد با روش توصیفی - تحلیلی و با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان سیاسی اسلامی، تصویری دقیق از جایگاه و نقش این عنصر در مهندسی سیاسی - اجتماعی ارائه کند. هدف مقاله، اثبات این مسئله است که مدارای سیاسی در فلسفه سیاسی اسلامی، از عوامل اصلی تحقق مدینه فاضله و مدیریت بهینه سیاسی و اجتماعی بوده، همین امر فیلسوفان سیاسی اسلامی را واداشته است تا هم نخبگان و مدیران جامعه و هم توده های مردم را به در پیش گرفتن مسیر مدارا در روابط متقابل خود فراخوانند و به همین دلیل، راهبردهایی چون تقویت مبانی عقیدتی و اخلاقی، نهادینه سازی عقلانیت در روابط اجتماعی و... را برای تثبیت و تعمیق عناصر تحمل و مدارا در مناسبات و تعاملات اجتماعی ارائه کنند.
The social thinkers have been constantly looking for the identification of elements in order to decrease the challenges present in the societies and manage it in the favorable way. The Political Islamic philosophers, relying on their meticulous analysis related to the self of human have deemed institutionalization of elements like patience and tolerance in the social interactions as the main elements of decreasing and controlling the level of dealing with or struggling among groups and castes as well as the people in community. This research is to answer the question that: in view of Islamic political philosophy ,which strategies, how and on which base the element of political tolerance can manage the interactions between government and nation as well as people, parties, groups , formal and informal organizations in the favorable way and avoid any violent behaviors. The article tries to present an exact illustration of the position and role of this element in the social-political engineering via the descriptive-analytical method along with the analysis of viewpoints of Islamic political philosophers. The objective of this article is proving this issue that the political tolerance in the Islamic political philosophy is considered as the main element towards the realization of ideal city and the optimal political-social management. This very issue has made the Islamic political philosophers to call the elites, managers of community and mass of people for considering tolerance in the reciprocal relationships to present the strategies like strengthening ethical and belief foundations, as well as the institutionalization of rationality in the social relationships towards the stabilizing and deepening of tolerance in regard with the relationships and social interactions
خلاصه ماشینی:
قرار گرفتن افراد و گروههای مختلف با اندیشهها و رفتارهای متفاوت در بستر سیاسی ـ اجتماعی و لزوم احترام به حقوق همدیگر و همزیستی مسالمتآمیز در جهت استفاده بهینه از ظرفیتها و امکانات جامعه، در کنار ضرورت مدیریت تعاملات متقابل حکومت و شهروندان، فیلسوفان سیاسی اسلامی را واداشته است تا با اذعان به اهمیت عاری بودن فضای اجتماع مدنی از ستیز و نزاع مستمر، بنیانهایی نظری و راهبردهایی عملی را در جهت تحصیل، تثبیت و نهادینهسازی فضایلی چون مدارای سیاسی در متن روابط اجتماعی ارائه کنند و با تجزیه و تحلیل ماهیت تعاملات سیاسی و جایگاه راهبردی مدارای سیاسی در مسیر تحقق اهداف خرد و کلان نظام اجتماعی، راهبردهایی عملیاتی را در راه نهادینهسازی این عنصر حیاتی در تعاملات سیاسی و مبتنی بر اصول فلسفه سیاسی اسلامی به دست دهند.
به اعتقاد حکمای سیاسی، یکی از مهمترین مسائلی که در فرایند نهادینه کردن مدارای سیاسی در روابط دولت و شهروندان باید مورد توجه جدی قرار گیرد، آن است که بهرغم اهمیت و ضرورت انکارناپذیر مدارا در امور حکومتداری، باید توجه داشت که تحمل و مدارای مطلق در برابر همه موضوعات و مسائل و در شرایط مختلف زمانی و مکانی و بهطورکلی، رویکرد افراطی و بیضابطه به مقوله مدارا در مدیریت اجتماعی، امری پسندیده نیست؛ چنانکه شیزری دراینباره مینویسد: «بدان که حلم در همه مواضع نیکو و پسندیده نبوده و بلکه میتواند آسیبهای بسیاری را متوجه نظام سیاسی ـ اجتماعی کند» (شیزری، 1415ق: 143).