چکیده:
امروزه پروژه برندینگ و تصویرسازی ملی یک کشور، به عنصری اساسی برای توسعه تبدیل شده است. از اصول اساسی پروژه برندینگ ملی، گفتمان اعتماد به نفس داخلی برای بازسازی هویت ملی است. امروزه اکثر کشورها بر اساس سیاستگذاری فرهنگی و اسناد بالادستی، برندینگ ملی خود را بر اساس حوزه نفوذ خود، مزیتهای فرهنگی یا اقتصادی، و مدیریت تصویر و شهرت بینالمللیشان انتخاب میکنند. سیاست فرهنگی جدید در کنار مدیریت و اشاعه فرهنگ داخلی، وظیفه بازسازی و گسترش تصویر ملی را نیز برعهده دارد. بر همین اساس، سوال اساسی پژوهش حاضر بدین قرار است: نقش سیاست فرهنگی جدید در پروژه برندینگ ملی و گسترش تصویر ملی کشورها در فراسوی مرزهایشان چیست؟ مقاله حاضر با تشریح سیاست فرهنگی جدید و مباحث برندینگ و تصویرسازی ملی، بر این امر تاکید میکند که سیاست فرهنگی کشورها بر مبنای پروژه برندینگ و تصویر ملی آنها و بر پایه اعتماد به نفس داخلی و مدیریت شهرت بینالمللیشان میتواند به سمت منطقهای و جهانی شدن حرکت کند. بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران نیز بر مبنای اهداف ملی و بینالمللی انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی، با تاکید بر دین اسلام بهعنوان برندینگ ملی ایران در حوزه بینالمللی، و تاکید بر گفتمان اعتماد به نفس ملی و توان داخلی بهعنوان اساس دین در بعد داخلی، به مدیریت تصویر و گسترش شهرت جمهوری اسلامی ایران روی آورده است.
Today, the project of branding and the national illustration of a country have changed into a fundamental element towards development. Of the basic principles of national branding project is the discourse of inside self confidence in favor of renewing the national identity. Nowadays, the majority of countries based on cultural policy making and superior documents select their national branding in accordance with their domain of influence, cultural or economical profits as well as the management of image or the international reputation. Modern cultural policy is in charge of renewing and extending the national image besides the management and propagation of culture.
In this regard, the main question of the present research is in relation to the role of modern cultural policy on the project of national branding and the development of national image of the countries beyond their boarders.
Clarifying the modern cultural policy, the branding issues as well as the national illustration, the present article puts emphasis on this issue that the cultural policy of the countries based on branding project and their national image on the basis of inside self confidence as well as the management of international reputation is competent to progress towards localization and globalization. Accordingly, the Islamic Republic of Iran based on the national and international objectives of Islamic revolution with the superior documents has directed towards the management of image and the enhance of its positive eminence with the emphasis on religion of Islam as Iran’s national branding in the international domain together with the discourse of national self confidence and the inner potency as the basis of religion within the interior dimension
خلاصه ماشینی:
بر همین اساس، سؤال اساسی پژوهش حاضر بدین قرار است: نقش سیاست فرهنگی جدید در پروژه برندینگ ملی و گسترش تصویر ملی کشورها در فراسوی مرزهایشان چیست؟ مقاله حاضر با تشریح سیاست فرهنگی جدید و مباحث برندینگ و تصویرسازی ملی، بر این امر تأکید میکند که سیاست فرهنگی کشورها بر مبنای پروژه برندینگ و تصویر ملی آنها و بر پایه اعتماد به نفس داخلی و مدیریت شهرت بینالمللیشان میتواند به سمت منطقهای و جهانی شدن حرکت کند.
بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران نیز بر مبنای اهداف ملی و بینالمللی انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی، با تأکید بر دین اسلام بهعنوان برندینگ ملی ایران در حوزه بینالمللی، و تأکید بر گفتمان اعتماد به نفس ملی و توان داخلی بهعنوان اساس دین در بعد داخلی، به مدیریت تصویر و گسترش شهرت مثبت جمهوری اسلامی ایران روی آورده است.
بر همین اساس، مقاله حاضر تأکید میکند که امروزه سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی بر مبنای پروژه برندینگ ملی بر مبنای دین و تصویرسازی ایران بهعنوان کشوری دینی است.
افزون بر این، پروژه اعتماد به نفس ملی به آرامش روانی و اقتصادی جامعه بر مبنای دستاوردهای داخلی جامعه بستگی زیادی دارد (Varga, 2013 :444)؛ اینکه اصولا فرهنگ جامعه چگونه طراحی شود تا همساز با واقعگرایی، سطح اعتماد به نفس روحی و روانی جامعه و به دنبال آن، اعتماد به نفس ملی را افزایش دهد و از توقعات بیجا و غیرواقعی شهروندان کشور بکاهد، فرایندهای سیاسی سالم و شفاف و فساد حداقلی حاکم بر نظام سیاسی و اقتصادی میتواند در پروژه اعتماد به نفس ملی بسیار اثرگذار باشد که این امر خود به سیاست فرهنگی حاکم بر جامعه و میزان سواد و سرمایه اجتماعی و فرهنگ مدارا، تساهل و عدم خشونت جامعه و شهروندان بستگی دارد.