چکیده:
زبان هنر به عنوان وسیله ای جهت آموزش از بهترین گزینه هایی است که در سالهای اخیر استفاده میشود.
بسیاری از آموزگاران از آن استفاده نموده و سعی بر بهره از آن داشته اند. در این تحقیق تلاش شده است که با استفاده از هنرهایی همچون نمایش و موسیقی در شیوه های جدید تدریس مباحثی را به مخاطب ارائه نمود، چرا که شیوه های معلم محور دیگر توانایی آموزش را نداشته و در دنیای دیجیتالی میبایست از علوم جایگزین استفاده کرد. نمایش و موسیقی از قدیم با مردمان همراه بوده و بشر توانسته است با آن ارتباط تنگاتنگی برقرار نماید. این دو هنر بر خلاف هنرهای دیگر نیاز به تخصص ویژه جهت دستیابی نداشته و هر شخصی در هر رده سنی توانایی اجرای آن را با تمرین و ممارست فراوان دارد. هنر نمایش در واقع به هنری اطلاق میگردد که شخص خود را در نقش دیگری ببرد تا بتواند مفاهیمی را به مخاطب خود ارائه کند. و هنر موسیقی در واقع به عنوان زبان مشترک همه مردم دنیا میتواند پل ارتباطی خوبی برای آموزش و پرورش آن هم در هزاره ی سوم به کار رود. در شیوه های سنتی و معلم محور، مدرس می بایست از تمام وجود خود مایه بگذارد تا بتواند پیامی را به مخاطبین خود که در واقع همان دانش آموزان هستند انتقال دهد. اما در شیوه های مدرن در واقع خود دانش آموزان هستند که وظیفه آموزش را بر عهده می گیرند و خود را مسئول آموزش می دانند. در واقع کار آموزگار جمع بندی دقیق و صحیح از مباحثی می باشد که دانش آموزان سعی در آموزش آن داشته اند.شیوه های معلم محور و سنتی دیگر کار ساز نبوده و آموزگاران از تکلم بیش از حد خودداری می نمایند. تجربه ثابت نموده است که دانش آموزی موفق تر خواهد بود که خود توانایی آموزش و انتقال مفاهیم را داشته باشد. بسیاری از اندیشمندان بزرگ از هنر موسیقی چنین یاد میکنند که در آموزش دروس مختلف از جمله ریاضیات تاثیر بسزایی دارد و می تواند کامل کننده ی هنر نمایش باشد. موسیقی و نمایش مکمل یکدیگر بوده و وجود هر کدام تاثیر بسیاری در دیگری دارد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان ابتدایی ناحیه 1 بندرعباس بوده که در قالب پرسشنامه ای توسط 24 نفر از آموزگاران مدارس خاص بندرعباس مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند.
خلاصه ماشینی:
ارزيابي ميزان يادگيري دروس ابتدايي، در روش هاي نوين تدريس به جاي روش هاي سنتي و معلم محور با نگاهي بر هنر نمايش و موسيقي (مطالعه موردي : دانش آموزان ابتدايي ناحيه ١ بندرعباس ) بابک دهقاني ٧*، نسيم عماره 2 ١- مدرس دانشگاه جامع علمي کاربردي، مرکز آموزش علمي کاربردي جهاد دانشگاهي بندرعباس ٢- دانشجوي کارشناسي ارشد رشته مديريت آموزشي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بندرعباس بندرعباس دانشگاهي جهاد کاربردي علمي آموزش کاربردي، مرکز علمي جامع دانشگاه University of Applied Science and Technology, Bandar Abbas ACECR Center, Iran (tarikhtheater@gmail.
در اين تحقيق تلاش شده است کهبا استفاده از هنرهايي همچون نمايش و موسيقي در شيوه هاي جديد تدريس مباحثي را به مخاطب ارائه نمود، چرا که شيوه هاي معلم محور ديگر توانايي آموزش را نداشته و در دنياي ديجيتالي ميبايست از علوم جايگزين استفاده کرد.
طبيعتا در جامعه ي امروز و عصر ديجيتالي هزاره سوم استفاده از روش هاي سنتي و معلم محور و اصطلاحا متکلم الوحده بودن آموزگار براي بهتر شدن کارساز نخواهد بود و از جانبي آموزگاران سعي بر آن دارند تا دانش آموزان را در تقسيم بندي دروس سهيم کنند.
دارد که در اين تحقيق به مطالعه موردي تاثير هنر نمايش و موسيقي بر ميزان يادگيري دانش آموزان پرداخته شده است .
نگارنده بر حسب تجربه اي که خود به عنوان معاون پرورشي در مدارس دارد لازم مي دارند که اين توضيح را اضافه نمايد که کار نمايش در مدارس بايد بر مبناي موقعيتي که دانش آموز در آن قرار گرفته شده است ساخته شود.