چکیده:
اصالت وجود مهم ترین اصل فلسفی و سنگ بنای حکمت متعالیه و برجسته ترین نوآوری فلسفی ملاصدرا است. این اصل اصیل، فروعات و نتایج فلسفی فراوانی را نیز در پی دارد که مورد توجه حکمای صدرایی قرار گرفته است که هرکدام این قابلیت را دارد تا یک نوآوری حکمی محسوب شود. البته جایگاه طرح این نتایج در آثار ملاصدرا و شارحانش پراکنده است. در این میان، مرحوم علامه طباطبایی در کتاب «نهایـه الحکمه» به درستی و با صراحت، مقام بحث را مشخص کرده و دقیقا پس از تبیین و اثبات اصالت وجود، به مهم ترین نتایج و فروعات آن اشاره کرده است. در این نوشتار، به بررسی گزاره هایی که به عنوان نتیجه و فرع اصالت وجود مطرح شده، پرداخته می شود و از این طریق، نشان داده می شود که اکثر آنها مستقیما از خود اصالت وجود به دست میآیند و موضوع شان نیز با موضوع اصالت وجود برابر است و در نتیجه، می توان هر یک را ابتکاری فلسفی دانست؛ در مقابل، برخی فروعات نیز مانند تقسیم موجود به بالذات و بالعرض، عروض وجود بر ماهیت(و نه تغایر اعتباری شان) و بساطت وجود(با یک تفسیر خاص)، موضوع شان دقیقا همان موضوع اصالت وجود نیست و در نتیجه، اولا نمی توان حکم این فروعات را به همه موجودات سرایت داد و ثانیا از آن جا که مستقیما از خود اصالت وجود گرفته نشده اند، نمی توان آنها را یک نوآوری فلسفی محسوب کرد.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی این نوشتار آن است که میزان ابتکاری بودن و نوآوری در این فروعات چقدر است و اینکه آیا مستقیما از خود اصالت وجود به دست میآیند یا خیر؟ همچنین به این مسئله نیز باید بپردازیم که موضوع این نتایج و فروعات چیست و آیا دقیقا با موضوع اصالت وجود، یعنی «حقیقت وجود»، برابر است و شامل تمام موجودات میشود یا خیر؟ به عنوان نمونه ، اگر یکی از نتایج اصالت وجود، بساطت وجود است ، مقصود از این «وجود» چیست و آیا تمام موجودات را در بر میگیرد یا نه ؟ شایان ذکر است ، موضوع نوشتار حاضر، تاکنون در هیچ اثر پژوهشی به طور مستقل و با عطف نظر به این پرسش ها مورد بررسی قرار نگرفته است ؛ به عنوان نمونه ، مقاله «آثار فلسفی و کلامی اصالت وجود»(سعیدی، ١٣٨٦، ص ٤١-١٩) به بررسی برخی نتایج و آثار اصالت وجود پرداخته است که در واقع ، نتیجه پذیرش اصالت وجود را در حل برخی چالش های فلسفی و کلامی همچون تبیین صحیح توحید و حل شبهه ابن کمونه ، تبیین سنخیت میـان علـت و معلـول و چگونگی صـدور کثرات بررسی کرده است ، نه آنکه فروعات و نتایج مستقیم خود اصالت وجود را مد نظر قرار دهد.