چکیده:
تحولات وسیع و پیشرفتهای قابل ملاحظهای که در قرون اخیر صورت گرفته باعث شده انسان گاه خود را بینیاز از دانشهای گذشته بداند در حالی که دانش امروز ریشه در دانش دیروز دارد. ا
علم پزشکی در میان دیگر دانشها یکی از کهنترین آنهاست زیرا آدمی همیشه سعی در حفظ جان با ارزش خویش دارد و از آنجا که وی همواره با خطر بیماری و مرگ مواجه بوده این علم برای او از اهمیت ویژهای برخوردار شده است.
آغاز علم پزشکی با امور ماوراء طبیعی, با سساحران قبائل, با جادوگران و جادوپزشکان ارتباط نزدیک دارد. از نظر گذشتگان, در بسیاری از جوامع» بیماری» نتیجه آزار روح خبیث بود که در تن آدمی جایگزین میشد و بیرون رفتن آن؛ تنها به وس یله دعا و خواندن اوراد و گاه با حرکات عجیب و غریب امکان داشت. در نتیجه نخستین پزشکان را میتوان
جادوگرانی دانست که به تسخیر ارواح و نیروهای آسمانی شهره بودند.
طبق اندیشه و نگرش ایرانیان باستان, که در کتاب اوستا و سایر متون دینی آنها منعکس شده، درد و بیماری
پدیدهای اهریمنی و عامل بیماری غلبة اهریمن و نیروهای اهریمنی در وجود انسان بود. در مقابل تلاش انسان برای غلبه بر بیماریها و همچنین تسلط بر این نیروهای اهریمنی منجر به پیدایش علم پزشکی گردید که امری اهورایی و مورد پسند خدای بزرگ بود.
ام ایرانیان در تاریخ پزشکی جهان باستان نقش در خور و بسزایی داشتهاند. آنها پزشکان را بر اساس تخصصهای آنان در پیه! رشتههایی چون گیاه پزشکی, کارد پزشکی و مانتره درمانی تقسیم میکردند و به تنظیم و ساماندهی قوانین و شرایط و ضوابطی برای دست زدن به کار درمان پرداخته و این حرفه را قانونمند نمودند.