چکیده:
در این پژوهش صحّت انتساب متن زرّینملک به نقیبالممالک و ارتباط آن به دربار قاجاری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. به این منظور گزارههای قالبی مشترک میان این متن و دو اثر دیگر نقیبالممالک؛ یعنی امیر ارسلان و ملکجمشید را استخراج و بررسی نموده ایم. هرچند گزارههای قالبی، تمهید مشترک روایی در متون کلاسیک است، اما با توجه به تمایز نحوه بکارگیری و تفاوت صور بلاغی، می تواند در تعیین سبک شخصی و شناخت خالق اثر نقش مهمی ایفا نماید. گزاره های قالبی مشترک سه متن در این پژوهش به هشت دسته گزارههای قالبی آغازگر، پایانی، توصیفی، میانمتنی، تشبیهی، سوگند، دشنام و دعا بخشبندی شده است. علاوه بر گزاره های قالبی، دیگر الگوهای همسان مشترک سه متن، در سه بخش ابیات، اسامی و طلسمهای مشترک بررسی شده اند. برپایه همسانی پربسامد این الگوها و گزارههای قالبی مشترک میتوان متن نسخه خطی زرّینملک را از نقیبالممالک، نقّال دربار ناصرالدین شاه قاجاری دانست.
In this study Zarryn malk to Naqyb almmalk authenticity of the text and its relationship to the Qajar examined and evaluated. For this purpose، fotmula shared form between the text and two other works Naqyb almmalk، the Amir Arsalan and Malek jamshyd extracted and assessed. Although formula، joint actions narrative in classical texts، but considering how the use of different forms of rhetorical distinction، can play an important role in determining personal style and knowledge of the creator. Formula common eight groups of three texts in this study statements formula the beginning، end، descriptive، Among - text، similes، swear، curse and prayer is segmentation. In addition Formula، other common patterns matched three texts، in three verses، names and common spells have been studied. According to the same frequency patterns and same Formula، can be manuscript Zarryn malk text from Nqyb almmalk، story-tellers knew Naseral - Din Shah Qajar court.
خلاصه ماشینی:
پژوهندگان در اين مقاله به بررسي تفاوت هاي سبک نثر دو اثر اميرارسلان و ملک جمشيد، طلسم آصف و حمام بلور ميپردازند.
در اين مجموعه ، محجوب ذيل مقاله اي، درپي درستي انتساب متن ملک جمشيد، طلسم آصف و حمام بلور به نقيب الممالک با توجه به گزاره هاي قالبي مشترک ميان اين متن و متن اميرارسلان است .
نخستين منبعي که به وجود اين اثر اشاره ميکند کتاب يادداشت هايي از زندگاني خصوصي ناصرالدين شاه است (تاريخ چاپ نخست پيش از سال ١٣٣٤) که در آن معيرالممالک از قصه هاي اميرارسلان و زرين ملک ياد ميکند که در دربار ناصرالدين شاه نقل شده اند و فخرالدوله ، دختر ناصرالدين شاه هر دو را کتابت ميکرده است .
در بخش هاي بعدي اين پژوهش ، با توجه به گزاره هاي قالبي و الگوهاي همسان مشترک، مشخص خواهد شد که اين متن از نقيب الممالک و همان است که معيرالممالک از آن به داستان زرين ملک ياد مي کند.
از اين رو در ادامه با بررسي برخي از مهم ترين گونه هاي گزاره هاي قالبي زرين ملک و آثار مسلم نقيب الممالک ، به ويژه اميرارسلان ، موضوع را پي ميگيريم .
اگر گزارة آغازين کتاب حمزه نامه را که کتابي مقدم بر متون است ، در نظر بگيريم ٣ و با گزارة آغازين حسين کرد شبستري ٤ که متني ميان متن ما و متن اميرحمزة صاحبقران است ، بسنجيم و اين دو گزاره را با گزارة آغازين اميرارسلان و زرين ملک مقايسه کنيم ، متوجه خواهيم شد که اين بسط واژگاني در راستاي شخصيسازي، امري مشهود و غيرقابل انکار است .