چکیده:
ازآنجا که تاکنون در مورد قاعده لاضرر مباحث مفصلی صورت گرفته است اما هنوز برخی اززوایای این
بحث ازجمله تطبیق با حقوق معنوی و شهروندی و همچنین کرامت انسانی افراد جای نظریه پردازی دارد
بنابراین در جستار حاضر نگارنده برآنست با روش تحلیلی اسناد فقهی به تبیین قاعده لاضرر از دید فقها
بپردازد و سپس این قاعده را برحفظ کرامت انسانی در حقوق شهروندی تطبیق نماید و نتایج بیانگرآن است
که قاعده لاضرر ازمهمترین قواعدی است که می تواند ازکرامت و منزلت اجتماعی افراد حمایت کند.
حفظ کرامت انسانی، از مقاصد کلی شریعت به شمار میرود و فقه اسلامی در هیچ یک از قوانین خود،
کرامت و احترام انسان را پایمال نمیکند ضرر معنوی در حقیقت زیانی است که در اثر هجمه به کرامت
انسانی و شرف و اعتبار وآبروی اشخاص به بار می نشیند انسانها بیش از هر چیز به خود و شخصیت خویش
ارج می نهند و خود را باور دارند و از دیگران نیز در روابط اجتماعی انتظار دارند که به شخصیت آنان
احترام بگذارند. این خواسته ای خرد پسند و بسیار بجا میباشد؛ کرامت انسانی حالت اولیه و زوال ناپذیر هر
فردانسانی است که همواره ملازم وهمراه صاحب حق بوده وقابل انفکاک نمی باشداین کرامت حاکی از
عنایت و ثمره خداوند به نوع انسان است وبه اصل انسان بودن باز می گردد و از نظر شهید صدر همانا ضرر
همراه با جنبه ای موضوعی از نقص است، از این رو باید چهارچوب نقص مشخص شود، این چنین گفته اند
که نقص یا در نفس و جان است و یا در مال و یا آبرو و از آبرو باید با تعبیری عام تر استفاده کنیم و آن
کرامت و آبرو است و اما ارزش های مرتبط با انسان یا به شکل حقیقی به نفس انسان مرتبط است و یا به
شکل اعتباری همانند ارزش و آبرو و کرامت و یا این که ارزش ها از لحاظ مالی هست، بنابراین هر گونه
کاستی در هر کدام از این موارد پیش بیاید بدون هیچ اشکالی ضرر محسوب می شود و ممکن است عده
ای باتمسک به قاعده لاضرر، حجاب وپوشش زن را پایمال کردن کرامت زنان بدانند و پندار آنها توهمی
بیش نیست زیرا پوشیده بودن زن- در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است- موجب کرامت و احترام
بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون میدارد و منافاتی با قاعده لاضرر ندارد.
خلاصه ماشینی:
منشأ و مستند اصلي اين قاعده روايات متعددي از پيامبر اکرم (ص ) است که عبارت لاضرر و لاضرار در آن به کار رفته و خاصه و عامه آنها را نقل کرده اند، البته فقها براي اثبات اين قاعده به ادله قرآني، اجماع و عقل نيز استدلال نموده اند و اين قاعده علاوه بر مستندات شرعي دلايل عقلي محکمي نيز دارد اهميت اين قاعده به اندازه اي است که بسياري از متفکران اسلامي از آن به عنوان راز و رمز هماهنگي اسلام با پيشرفتها و توسعه فرهنگ ياد نموده بررسي قاعده لاضرر با رويکرد تطبيق بر حق کرامت انساني / ٢٧٥ اند(صفايي وعباسي، ١٣٩٤)گفته شـده اسـت که اگر فقه داير مدار پنج قاعده باشد، يکي از آنها قاعـده لاضـرر اسـت (سيوطي، ١٢٢) قاعده لاضرر از آن رو که اختصاص به ابواب معيني از فقه ندارد يک قاعده فقهي عام اسـت ؛ يعني فرمولي بسيار کلي که منشـأ اسـتنباط در مـوارد مختلـف قـرار مـيگيـرد (ريسوني، (36 :1376 دراغلب نظام هاي حقوقي معاصر، قاعده لاضررتحت عنوان (عدم جواز سواستفاده ازحق ) مطرح شده است و مي توان گفت که منشأ عقلي داردوبناي عقلا براين قاعده استواراست ازجمله حقوق مدني فرانسه حدود ٧٠سال پيش درحقوق مربوطه به انگلستان حدود٩٠سال پييش مطرح شده است ولي باوجودهمه ي اين ها اسلام اين مسئله راحدود١٤٠٠سال پيش تحت عنوان (لاضرر ولاضرار في الاسلام ) مطرح کرده است و ميتوان گفت که کاملترين ومترقي ترين نظام حقوقي دنياست (مهريزي، ١٣٧٩)کرامت انسان در طول تاريخ در مباحث اخلاق ، فلسفه و دراسلام در تفاسير قرآن و فتاواي علماء درحوزه ي مسائل مربوط به انسان و در عرصه ي بين الملل به عنوان حقوق بشر مورد بحث قرار گرفته است و کتب و مقالاتي دراين باره به رشته ي تحرير درآمده است که هر کدام از زاويه اي به اين مهم پرداخته اند.