چکیده:
تمایز و پیدایی هریک از فرقه ها و مکتب های اسلامی در قرون نخست را می توان معلول عوامل و زمینه های متعددی دانست که در یک فرآیند تدریجی و گاه متاثر از یکدیگر به وقوع پیوسته اند. پژوهش گران این عوامل مختلف را در یک تقسیم بندی کلّی به بیرونی و درونی، طبیعی و غیرطبیعی و گاهی به داخلی و خارجی تقسیم کرده اند و از میان آنها به اسباب متعدد نفسانی، فکری، سیاسی، مذهبی و اجتماعی اشاره نموده اند. خاستگاه و سرچشمه های تصوف و عرفان اسلامی را نیز نمی توان مستقل از عوامل یاد شده، مورد فحص و بررسی قرار داد. پیدایش راه و رسم عرفانی در قرون اوّلیه را نمی توان به طور دقیق، فرقه گرایی به معنای خاص آن، که عمدتا ناظر به تمایز اندیشه های کلامی است، به حساب آورد و بدین جهت است که بیشتر ملل و نحل نگاران نیز تصوف اوّلیه را در زمره فرقه های اسلامی شمارش نکرده اند. با این حال برخی عوامل که در ظهور و بروز فرقه های کلامی و دسته بندی های فقهی دخیل بوده است، در پیدایی این نحله نیز سهم قابل توجهی داشته اند; هرچند نمی توان از اسباب ویژه و یا حداقل تاثیر بیشتر برخی عوامل، تاریخی ان چشم پوشی کرد. در مبحث حاضر تلاش می کنیم از میان عوامل مختلف پیدایی تاریخی تصوف و عرفان به مهم ترین عوامل تاریخی واجتماعی وسیاسی که مورد تایید بیشتر عرفان پژوهان نیز واقع شده است، اشاره نماییم.
خلاصه ماشینی:
"این حوادث و بحران ها و تحولات سیاسی و قیام های دینی و نزاع های قبیله ای بین امویان و مخالفان آنها زمینه ساز اصلی و پشتوانه تاریخی شکل گیری فرقه های اسلامی و اندیشه های متمایز کلامی و حتی برخی تفاوت دیدگاه ها در تعالیم فقهی و از همه مهمتر ظهور زاهدان نخستین به عنوان زمینه ها و جوانههای زهد صوفیانه شد.
هرچند نمی توان بین سیاست و پیدایی تصوف پیوند عمیق و مستقیمی همانند نقش آن در شکل گیری برخی فرقه های سیاسی و کلامی در قرون نخست، ایجاد نمود; اما شکل گیری این جریان را نیز نمی توان بدون مطالعه ساختارها زمینه ها و تحولات اجتماعی دوران پیدایش آن مورد ملاحظه قرار داد، چرا که فی علم الکلام، ج1، ص 89; و نیز حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج1، ص 24.
بر اساس چنین نگاهی، قرآن و سنت به عنوان اصیل ترین منبع اسلامی تصوف، ظرفیت آن را ندارد که پاسخگوی ابعاد درونی انسان و پناه گاهی برای اهل سیروسلوک عرفانی باشد و برای اغنای آنان برنامه ای داشته باشد; چرا که عمده توجه این شریعت به مسائل مربوط به زندگی ظاهری و نه باطنی بوده و تلاش کرده تا مردم را به فعالیت دنیوی و بهره مندی از مثلا بنگرید: زهدی جارالله، المعتزلة، بحث منشأ قدریه، صص 44-38; و مقایسه کنید با همان، منشأ جبریه صص 94-90; و نیز گزارش وی را از منشأ قول به خلق قرآن و ازلیت آن در: ص 83; همچنین: ولوی علی محمد، دیانت وسیاست، ص 179."