خلاصه ماشینی:
"بنابراین،چه دلیلی دراد که مدیر بانک به دنبال نوآوری،ابداف و تحقیقات باشد؟و یا هزینه تحقیقات بپردازد؟و یا نتیجه تحقیقات دیگران را در اختیار بگیرد؟و چرا باید ابزارهای جدید خلق کنیم؟چرا کار مشتری را تسهیل کنیم؟در سیستم دولتی دلیلی وجود ندارد که به دنبال راههای مختلف برای ارایه خدمات متنوع و بهتر باشیم، چون هزینه دارد و این هزینه کردن برای ما مزیت ندارد.
اما از طرف دیگر،باید توجه داشت که هر انسانی با هر ظرفیتی که دارد،بالاخره در یکجایی خسته میشود یک شعبه شلوغ و پر از مشتری یک بانک را در نظر بگیرید:رییس این شعبه یا کارمند پشت باجه با چند مشتری و ارباب رجوع میتوانند با آرامش صحبت کنند و پاسخ سوالهای آنها را بدهند؟آیا میتوانند همان حوصله،صبر، تحمل و شادابی ساعت هشت صبح را در ساعت یک بعد از ظهر هم حفظ کنند؟به نظر میرسد که بانکهای دولتی در راستای مشتری مداری توفیقی ندارند،اما دلایل این عدم موفقیت خیلی گسترده است و نباید همه را متوجه کارمند بانک دانست.
در ماده 20 از فصل چهارم این قانون زیر عنوان"بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای پولی"هم به بانک مرکزی اجازه داده شده است که در حین اجرای نظام پولی و اعتباری کشور،با استفاده از ابزاری که در ذیل همان ماده شرح داده شده،در امور پولی و بانکی دخالت و نظارت کند.
اگر چه به علت حذف بهره،ابزارهای سیاست پولی مانند نرخ تنزیل مجدد و عملیات بازار باز در بانکداری بدون ربا وجود ندارد و تلاش شده تا این نقیصه با تعیین حداقل و حداکثر نرخ سود،یا تعیین کارمزد خدمات بانکی جبران شود،اما آن چه در حال حاضر در درجه اول اهمیت قرار دارد،نه ابزارها که میزان توانایی و استقلال بانک مرکزی در استفاده از آنها است."