چکیده:
علوم عقلی و فلسفه از اواخر قرن پنجم با ضعف مواجه شد. علت آن را می توان درتعصب شدید
تعصبات دینی مجال برای رشد علوم عقلی فراهم شد. اما ابوبکر بن سعد حاکم فارس در این دوره
به مخالفت با این علوم پرداخت. فرضیه مطرح شده این است که آن چه باعث شد ابوبکر بن سعد
با علوم عقلی مخالفت کند حفظ جایگاه سیاسی وی بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد او
به دلایلی از جمله صلاحدیدهای سیاسی,گرایش به عرفان و نفوذ علما در جامعه با علوم عقلی
کتابخانه ای صورت گرفته است.
The rational sciences and philosophy faced with weakness from the late
of fifth century, which its reasons can be explained by the ruling of the
extreme prejudice of the scholars, spread of mysticism, Sufism and the
religious tendencies. In the seventh century, lowering in the religious
prejudices made an opportunity for the growth of rational sciences. But
Abu Bakr bin Sa'd, the governor of Fars, opposed the rational sciences in
this period. The presented hypothesis is that Abu Bakr bin Sa'd disagreed
with rational science to maintain his political position. The research
findings suggest that he opposed these sciences for some reason,
including political discretion, the tendency to mysticism and the
influence of scholars in the society. The present study is descriptiveanalytic
and information gathering is library-based.
خلاصه ماشینی:
"مساله اصلی این مقاله تامل درباره ی نسبت علوم عقلی و سیاست است و این که چرا اتابک ابوبکر بن سعد حاکم محلی فارس در قرن هفتم از علمای علوم عقلی رویگردان بوده است؟ پرسش ها ی فرعی که در این جا مطرح می شود این است که مهم ترین سخنگوهای علوم عقلی در این دوره چه کسانی بودند که با آنها برخورد شده است؟ ابوبکر بن سعد چه جهان بینی داشت؟ و همچنین چه ویژگی هایی در علوم عقلی بود که ابوبکر بن سعد با آنها مخالفت نمود؟ اهمیت تحقیق در این است با وجودی که ابوبکر بن سعد تلاش کرد فارس را در برابر هجوم مغولان نجات دهد و آن را کانون امنی برای ادیبان سازد، به مخالفت با علوم عقلی پرداخت.
رابطه او با مشایخ و گوشه نشینان بسیار خوب بود و امام سجادی به آن ها اعتقاد داشت"چون که غالب فن او علم شرعی بوده است، اتابک ابوبکر بن سعد را تحریک کرد که گروهی از علما و طلبه که در علوم حکمت و اصول مهارتی داند، درس آن ها خلاف سنت است"( زرکوب شیرازی، 1350: 82-81).
مشکل می توان پذیرفت که اقدامات ابوبکر بن سعد(مخالفت او با علوم عقلی و فلسفه)، نتیجه اعتقاد راسخ او به مذهب اهل سنت بوده است بلکه بیشتر به دلیل حوادث سیاسی و کسب اقتدار مدافع این مذهب بود.
اولین هدف ابوبکر بن سعد برای دور کردن جامعه از فلسفه و علوم عقلی این بود که مردم در مسائل دینی به چون و چرای فلسفی نپردازند و هر چه فقها می گویند آن ها بدون هیچ پرسش گری بپذیرند."