چکیده:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان کاربرد مدل جین و فاین در رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور- مرکز اهواز انجام شده است.
روششناسی: پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان ورودی سال های 1390تا1392 دانشگاه پیام نور- مرکز اهواز بود. نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای متناسب با حجم انجام شد که برای تعیین آن از فرمول
نمونهگیری کوکران استفاده و تعداد 142 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 89/0محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج حاصله، میانگین کلیه مولفهها (اصل اشباع، اصل عینیت یا واقعی بودن، اصل کمترین کوشش، اصل آشنایی، اصل انگیزش، اصل اطمینان، اصل سادگی، اصل پیروی از شکل) بیشتر از سطح متوسط بود. نتایج همچنین نشان داد که بین نظرات پاسخگویان فقط برحسب متغیر جمعیت شناختی جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد. به گونه ای که دانشجویان زن میزان مولفههای "اصل انگیزش" و "اصل اطمینان" را بیشتر از دانشجویان مرد ارزیابی نمودند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش می تواند با درک بهتر رفتار اطلاعیابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور- مرکز اهواز برای آینده، مبنای برنامه ریزی در جهت ارائه خدمات اطلاعاتی شود.
خلاصه ماشینی:
"در سؤال 9 نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور- مرکز اهواز بر اساس مولفه های مدل رفتاری جین و فاین بر مبنای عوامل جمعیت شناختی(جنسیت، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، و سن) در خصوص میزان کاربرد این مدل در رفتار اطلاعیابی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است.
میانگین و نمراتمستقل نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور- مرکز اهواز در مورد مؤلفه های رفتار اطلاع یابی بر حسب جنسیت و رشته تحصیلی (رجوع شود به تصویر صفحه) بر اساس اطلاعات جدول 5، T مشاهده شده در سطح05/0 ≥ sig فقط درخصوص مولفههای "اصل انگیزش" و "اصل اطمینان" معنادار بوده است.
خلاصه نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور- مرکز اهواز در مورد مؤلفه های رفتار اطلاع یابی بر حسب سال ورود به دانشگاه و سن (رجوع شود به تصویر صفحه) برحسب یافتههای جدول6، F مشاهده شده در سطح 05/0 Sig در خصوص هیچ یک از مؤلفهها معنادارنبوده است.
خاکپور (1386)، رداد (1387)، نوروزی و همکاران(1388)، اچاک (2007)، آداسو و چانگ (Ada Su & Chang, 2007) نیز در پژوهش های خود به این نتیجه رسیدند که جستجوگران در هر یک از مراحل اطلاعیابی خود راهبردها و رویکردهای مختلفی را به کار میگیرند اما رویکردهای غالب شامل استفاده از موتورهای جستجو جهت شناسایی سایت های دربردارنده اطلاعات مورد نیاز، استفاده از پیوندهای ارجاعی به سایر سایت های مرتبط با نیاز اطلاعاتی بر پایه سنخیت موضوعی، راهبرد مرور سرعنوانهای صفحه آغازین سایت جهت واکاوی اطلاعات مورد نیاز، متمایز کردن سایت های مفید از غیر مفید بر مبنای کیفیت محتوا و همخوانی موضوعی و استفاده از خدمات آگاهی رسانی جاری سایت های مورد علاقه و عضویت در گروه های بحث جهت نظارت بر حوزه های پژوهشی مورد علاقه است."