چکیده:
از آنجا که وحی در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است و اساس و محور آموزه های دینی و یکی از منابع مهم معرفت زایی بشر محسوب می گردد از این دو هدف این مقاله به بررسی دیدگاه امام فخر رازی و علامه طباطبایی در زمینه ماهیت وحی، تبیین و خطاناپذیری آن با محوریت آیه 51 سوره شوری می باشد. به دلیل اهمیت موضوع، این دو مفسر و آثار خویش به تبیین و توضیح بدهی پرداخته اند. این بررسی نشان می دهد که دیدگاه آنان در تبیین آیه مزبور متفاوت است. که فخر رازی تمام اقسام ارتباط خداوند با بشر را از نوع وحی محسوب می کند در حالی که علامه، وحی را ارتباط بدون واسطه میان خداوند و پیامبر لحاظ کرده است. فخر رازی با توجه به رویای حضرت ابراهیم در مورد ذبح فرزندش، مقوله وحی را امری خطاپذیر دانسته است اما علامه، وحی را امری یقینی دانسته که آن را از مبدا صدور تا وصول به مقام، مصون و محفوظ از خطا قلمداد کرده است.
خلاصه ماشینی:
"(همان، ج2 : 213) علامه برای توضیح وحی نبوت دو بیان ارائه میدهد: بیان اول: وی این بیان را در تفسیر و توضیح آیه 51 سوره شوری ارائه میدهد؛ بدین صورت که وحی نوعی از تکلم الهی با پیامبران است که ذاتا با دیگر اقسام تکلم در تغایر و تباین است و از ویژگیهای بارز آن، این است که در این نوع تکلم هیچ گونه واسطهای بین خداوند و پیامبران وجود ندارد.
(شعراء/193-194) (حسینی طهرانی، 1426ق: 308) علامه خود بر این مطلب واقف است که این دلیل عقلی و ادله نقلی ذکر شده که واسطه در وحی را اثبات میکند با آیه 51 سوره شوری که وجود واسطه در وحی را نفی میکند؛ متناقض است؛ به همین دلیل برای رفع تناقض، راه حلی را ارائه میدهد، در این راه حل، علامه واسطه در وحی را پذیرفته و وجود آن را با آیاتی که واسطه را نفی میکنند، در تنافی نمیداند؛ چرا که وحی بستگی به احوال پیامبر دارد که در چه درجه و مرتبهای از التفات قرار دارد، بدین صورت که اگر پیامبری که دریافت کنندهی وحی است، به واسطه، التفات و توجه داشته باشد، دیگر به این حالت وحی اطلاق نمیشود؛ اما اگر پیامبر به واسطه التفاتی نداشته باشد، به این حالت وحی اطلاق میشود."