چکیده:
بررسی ها و تحقیقات دهه اخیر نشان می دهد که یکی از اصلی ترین دلایل شکست سازمانها در تدوین و اجرای برنامه های استراتژی، عدم انتقال و اتصال آن به کارکنان، یا به عبارتی عدم همسویی سرمایه انسانی با استراتژی است. مجموعه تلاشهایی که در زمینه انتقال و اتصال استراتژی به کارکنان صورت می گیرد, اصطلاحا مراوده استراتژیک اطلاق می شود. بررسی ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق، حاکی از فقدان مدل بومی منسجم در زمینه سنجش مراوده استراتژیک در بافت صنعت کشور از جمله خودرو می باشد. مساله اصلی تحقیق حاضر، شناسایی زیرمولفه ها و طراحی این مدل بومی باشد. لذا هدف اصلی تحقیق، احصاء مولفه های مراوده استراتژیک و روابط کلی حاکم میان آنها و تبدیل آن به مجموعه ابزارهای سنجش مراوده استراتژیک می باشد. روش تحقیق حاضر، استفاده از شیوه تلفیقی (Mix Method) مشتمل بر ترکیب روشهای کمی و کیفی می باشد.. یافته های تحقیق نشان می دهد موارد بسیار ویژه ای برای موفقیت تلاشهای مراوده استراتژیک در صنعت کشور حائز اهمیت است که از میان مهم ترین آنها می توان به تناسب فرهنگ سازمانی با استراتژی سازمان و مدیریت فرهنگی برنامه های تحول (در حوزه مشارکت استراتژیک)، اطلاع از استراتژی های فرادستی و شرکای تجاری (در حوزه آگاهی استراتژیک)، و ثبات مدیریت و سبک رهبری تحول آفرین (در حوزه باور استراتژیک) اشاره نمود.
Reviews and investigations over the past decade shows that one of the main reasons for organizations fail in their efforts to develop and implement their strategies is failure to transfer and connect it to the staff, or in other word to lack of alignment between human resource management (HRM) and strategy.
The Collection of efforts which are made to transfer and connect strategy to employees could be called as “Strategy communication”. Strategy communication consists of three elements which are: Strategy awareness, Strategy involvement, and strategy belief.
A review of literature and research background reflects lack of a comprehensive customized model for assessing strategy communication in the context of country industries including automotive industry.
The main research question is to identify and design subcomponent of the basic conceptual model of strategy communication which can be extracted from the research background. Therefore, the aim of thisstudyis to recognize components of strategic communication and dominant relations between them in the automotive industry of the country and turn it into a strategic communication evaluation toolbox.
The current research method is mix method that involves using a combination of qualitative and quantitative methods.
The design phase of communication model, expert’s interviews and content analysis template (coding and categorization) were applied and the pattern of Scott has been used as validation method.
خلاصه ماشینی:
"یافته های تحقیق نشان می دهد موارد بسیار ویژه ای برای موفقیت تلاشهای مراوده استراتژیک در صنعت کشور حائز اهمیت است که از میان مهم ترین آنها می توان به تناسب فرهنگ سازمانی با استراتژی سازمان و مدیریت فرهنگی برنامه های تحول (در حوزه مشارکت استراتژیک)، اطلاع از استراتژی های فرادستی و شرکای تجاری (در حوزه آگاهی استراتژیک)، و ثبات مدیریت و سبک رهبری تحول آفرین (در حوزه باور استراتژیک) اشاره نمود .
در تحقیق انجام شده در سال 88 توسط شورای سیاستگذاری صنایع خودرو در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که حاصل آن تدوین استراتژی های پیشنهادی این صنعت در افق 1404 می باشد نیز گرچه اهدافی بسیار چالشی برای این صنعت تعریف شده (مثلا: جایگاه نخست منطقه، رتبه پنجم آسیا و یازدهم جهان)، اما نظرات کارشناسان و مدیران شرکتهای فعال صنعت در داخل کشور، حاکی از وجود نوعی یاس و ناامیدی از امکان تحقق این اهداف چالشی دارد (عدم نفوذ قلبی) و عدم انتقال این استراتژی به سطح شرکتهای خودرویی و همسوسازی کارکنان با آنها مشهود است.
3) توسعه مشارکت: مشارکت کارکنان یک اصل ضروری به منظور ایجاد تغییرات مثبت میباشد زیرا استراتژیهای سازمان باید توسط کلیه عناصر سازمان دنبال شده و همه در جهت تحقق آن تلاش کنند و از طرف دیگر اجرای استراتژی و تحقق نتایج مطلوب آن دارای پیچیدگیهای زیادی بوده و تا حدودی غلطان و متغیر است؛ ضمنا میزان شهود و شناخت سازمان نیز نسبت به الویتها در طول زمان در حال تکامل است؛ لذا می بایست بدنهی سازمان در نظام مدیریت استراتژیک مشارکت فعال داشته باشند و این موضوع یک شاخه از فعالیتهای مراوده است."