چکیده:
این مقاله به تأثیر حافظ از شاعری به نام سیف فرغانی میپردازد و سپس مقارنه و مقایسهای بین این دو شاعر انجام میدهد و مختصری از مضامین مشترک و مفاهیم متشابه و واژههای یکسان را که در دیوان هر دو گوینده وجود دارد، بررسی میکند. حافظ سرایندة فخیمترین غزلهای عاشقانه - عارفانه است و از جمله شاعرانی است که به گواهی دیوانش، در دیوان شاعران معاصر و پیشین خود به مطالعه و کندوکاو پرداخته و بسیاری از مضامین و صنایع آنان را اقتباس کرده است. سیفالدین محمّد فرغانی از شاعران وارسته و عارفمسلک قرن هفتم و هشتم است که پنجاه سال پیش از حافظ میزیسته است. پیامدهای حملة مغولان و اوضاع نابسامان آن عصر، موجب شد که شاعر به سرودن اشعار انتقادی و اجتماعی بپردازد و این مضمون و شیوة شعری، بیشتر سرودههای او را تشکیل دهد. اشتراکات زبانی، واژگانی و مضمونی در دیوان این دو شاعر دیده میشود؛ گاهی این همانندیها در ذکر واژههای یکسان است و گاهی در تفکر و مضمون. در برخی ابیات نیز این همگونی در هر دو بُعد به چشم میخورد. این دو شاعر، علاوه بر اینکه در استفاده از الفاظ و واژگان، با هم اشتراکاتی دارند که به گمان نگارندگان، حافظ از سیف فرغانی اقتباس کرده است؛ در تفکر و مضمون نیز در اشعارشان همانندیهایی وجود دارد که دور نیست هر دوی این شاعران، به خاطر اوضاع اجتماعی نامساعدشان به این شیوه گرایش نشان داده باشند. غالبترین وجه اشتراک فکری سیف فرغانی و حافظ شیرازی، آزادگی و وارستگی است. این پژوهش در نظر دارد به بررسی اقتباسهای حافظ و سیفالدین محمد فرغانی بپردازد.
خلاصه ماشینی:
بررسي اقتباس هاي حافظ و سيف الدين محمد فرغاني طاهره قاسمي دورآبادي / وحيد مبارک چکيده اين مقاله به تأثير حافظ از شاعري به نام سيف فرغاني ميپردازد و سـپس مقارنـه و مقايسـه اي بـين اين دو شاعر انجام ميدهد و مختصري از مضامين مشترک و مفاهيم متشابه و واژه هـاي يکسـان را کـه در ديوان هر دو گوينده وجود دارد، بررسي ميکند.
ايـن شـاعر از شـعر سـيف فرغـاني نيـز بهره هايي برده است و اشتراکاتي در ديوان اين دو شاعر ديـده مـيشـود و دور از ذهـن نيست که حافظ آن ها را از سيف فرغاني اقتباس کرده باشد.
- بيت سيف : کرديم بسي کوششي تا دوست به دست آيد چو بخت مدد نکند چه سود ز کوشيدن (ديوان : ٣٥٧) - بيت حافظ : به رحمت سر زلف تو واثقم ورنه کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشيدن (ديوان : ١٤٥) سيف در بيتي چنين گويد: ياران من به مدرسه و خانقاه شدند وين بينوا به خانۀ خمار باز ماند (ديوان : ١٠٠) صوفيان واستدند از گرو مي همه رخت دلق ما بود که در خانۀ خمار بماند (ديوان : ٢٧١) حافظ سخن سيف را چنين بيان کرده است ؛ ضمن اينکه ترکيب «خانۀ خمار» و «بازماندن » در هر دو بيت از هر دو شاعر ذکر شده و اين بيت ها از لحاظ مضموني نيز شبيه اند.