چکیده:
این مقاله به تاریخ معاصر ایران میپردازد و با توصیف شرایط اجتماعی و سیاسی ایران از دوران قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی، توضیح میدهد چگونه زبانی که در سیاست به کار میرفت دچار تغییرات اساسی و تحولات بنیادی شد و این تغییرات چه تأثیر عمیقی بر زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان بر جای گذاشت. به طوری که با تغییر زبان سیاسی، تحولات ژرفی در نگاه مردم به زندگی، شیوه زیست آنها، الگوی اندیشیدن آنها و در یک کلام در سرشت و سرنوشت آنها ایجاد و به انقلابی عظیم تحت رهبری شخصیتی مقتدر و زعیمی عالیقدر منجر شد. همچنین تأثیر تاریخ و سنت و زبان را بر اندیشه و وجود انسانها مورد بررسی قرار داده، توضیح میدهد چگونه با برجسته کردن برخی نمادها توسط روشنفکران و روحانیان و احیای برخی جنبههای سنت، فرهنگ دینی جامعه دچار تحول شد و زندگی مردم را متحول ساخت.
خلاصه ماشینی:
همچنین تأثیر تاریخ و سنت و زبان را بر اندیشه و وجود انسانها مورد بررسی قرار داده، توضیح میدهد چگونه با برجسته کردن برخی نمادها توسط روشنفکران و روحانیان و احیای برخی جنبههای سنت، فرهنگ دینی جامعه دچار تحول شد و زندگی مردم را متحول ساخت.
واژههای کلیدی زبان، سیاست، زبان سیاسی، امام خمینی، انقلاب اسلامی مقدمه پیش از شروع بحث لازم است چند نکته توضیح داده شود: اولا مراد ما از سیاست در این مقاله معنای روزمره و متداول آن، یعنی صرفا مسائل مربوط به حاکمیت و نهاد قدرت سیاسی نیست، بلکه همه شئونات حیات اجتماعی انسان را در بر میگیرد.
پس از حمله اعراب و ورود اسلام به ایران، از آنجا که هر دو فرهنگ، فرهنگی شرقی بود و همچنین هردو یکتاپرست بودند، بنابراین بین نمادهای ایرانی و اسلامی چندان تعارضی به وجود نیامد و ایرانیها به راحتی توانستند بین خود و فرهنگ جدید وارد شده همسانی و تشابهات بسیار پیدا کنند، به همین دلیل از گذشته خود دچار گسست نشده، نمادهای باستانی خود را در قالب نمادهای شیعی احیا کردند.
پس از آن جامعه نیز دچار شکاف شد، بخشی از مردم به دنیای سنت و تاریخ و فرهنگ خود وفادار ماندند، بخشی مدرنیته را انتخاب کردند، و چون نخبگانمان نتوانستند بین نمادهای مدرن و نمادهای بومی هماهنگی ایجاد کنند این تعارض همچنان با وجود گذشت بیش از صد سال از ورود نمادهای غربی به کشور ما وجود دارد.