چکیده:
مدت ها پیش از ظهور اسلام، شهر جندیشاپور مرکز علمی درخشانی را در دل خود داشت که با گسترش
فتوحات اسلام، در قلمرو مسلمانان قرار گرفت. هنگامی که مسلمانان به علم متوجه شدند این مرکز توانست خدمات گرانقدری در انتقال علوم گوناگون به خصوص پزشکی به مسلمانان ارائه نماید. ارائه ی این خدمات همزمان با نهضت ترجمه ای بود که مسلمانان آغاز کرده و طی آن کتب علمی زبان های بیگانه را به عربی ترجمه کردند. جندیشاپور نیز در این نهضت به دو گونه سهیم بود. یک جنبه آن بود که دانشمندان جندیشاپور که تا پیش از آن، تالیفات خود را به زبان هایی غیر از عربی می نگاشتند این بار به نگارش به زبان عربی روی آوردند. جنبه دوم آن بود که برخی کتب بیگانه را به عربی ترجمه کردند. در این تحقیق این نتیجه به دست آمد که فعالیت جندیشاپور در جنبه ی اول بسیار پر رنگ تر از جنبه ی دوم بوده است و این خود تاکیدی است بر این که علمای جندیشاپور بیشتر خود صاحب دانش و اثر بودند تا آن که ناقل و مترجم صرف آثار دیگران باشند.
خلاصه ماشینی:
اگر منظور از شرکت در نهضت ترجمه ، برگرداندن آثار نویسنده ای توسط یک مترجم به زبان عربی باشد باید گفت نقش جندی شاپور در این زمینه چندان پررنگ نبوده و تنها فرد مهم در این زمینه ، یوحنا بن ماسویه است که او نیز با یک واسطه به جندی شاپور وصل می شود نه آن که تحصیل کرده ی واقعی جندی شاپور باشد.
اما جندی شاپوریان به شیوه دیگری نیز در نهضت ترجمه شرکت داتند و آن بدین صورت بود که آثار خود را که تا پیش از این به زبان های غیر عربی نوشته می شود این بار به زبان عربی نگاشتند.
یوحنا بن ماسویه بسیاری از کتب یونانی و سریانی را در زمان هارون و امین و مامون و معتصم به عربی نقل کرد و از خلیفه برای این شغل ، حقوق منظم می گرفت .
اما شیوه ی دیگری که جندی شاپور به نهضت ترجمه یاری رساند و در واقع فعالیت اصلی جندی شاپور نیز در این حیطه بود؛ آن بود که دانشمندان جندی شاپور که تا بدان زمان کتب خود را به زبان هایی غیر از عربی می نوشتند شروع به تالیف به زبان عربی نمودند و در واقع نوشته های خود را به عربی ترجمه کردند.
نتیجه ای فرعی که از پژوهش در حول و حوش نقش جندی شاپور در نهضت ترجمه به دست آمد و خود از اهمیت به سزایی برخوردار است این است که دانشمندان و پزشکان جندی شاپور، خود صاحب تالیف و اثر بوده و حامل صرف دانش های دیگران نبوده اند.