چکیده:
پیدایش تاریخ نگاری ملی گرایانه در تاریخ معاصر ایران، تاثیر گسترده ای بر روند تاریخ نگاری علمی مورخان ایرانی و شکل دادن به نگاه ها و داوری های تاریخی آن ها به گذشته کشورشان داشته است و موجب بروز یا تقویت جریان های فکری چندی همچون: ملی گرایی ادبی، سره نویسی و باستان گرایی شده است. در بین عوامل متعدد موثر در پیدایش این مکتب، می توان از جریان شرق شناسی و ایران شناسی، به عنوان یکی از مهم ترین آن ها نام برد. این جریان، سبب شد غالب مورخان و روشنفکران ایرانی، به نوعی غرور شبه ملی و خودبزرگ بینی مفرط دچار شوند و ایران و تمدن ایرانی را به شکلی اغراق آمیز و غیرواقعی، مبنای اصلی تمام تمدن های جهان در ادوار مختلف بینگارند و افزون بر آن، به برخی از همسایگان دیرین خود، دیدگاهی تحقیرآمیز و دشمنانه بیابند و آنان را عامل افول و نابودی مدنیت و شکوه منسوب به عهد باستان خویش بپندارند.
در مقاله حاضر، با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر نخستین و مهم ترین آثار تالیفی شرق شناسان و ایران شناسان درباره ایران، و سپس، بررسی روند ظهور اولین تاریخ های ملی گرایانه از سوی مورخان ایرانی، این مسئله در بازه زمانی دوره قاجاریه تا پایان حکومت پهلوی اول، مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
تاکنون مطالعات چندی درباره چگونگی پیدایش جریانهای شرقشناسی و تا حدی ایرانشناسی و نیز نقد و ارزیابی کارنامه مطالعاتی این جریانها از سوی محققان ایرانی و غیرایرانی صورت گرفته است که کتابهایی چون: شرقشناسی از ادوارد سعید، 397 الفکر الإستشراقی تاریخه وتقویمه 398 از محمد الدسوقی، نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام 399 اثر جهانبخش ثواقب، شرقشناسی و اسلامشناسی غربیان؛ تاریخچه، اهداف، مکاتب و گستره فعالیت مستشرقان 400 اثر محمدحسین زمانی، سیر فرهنگ ایرانی در بریتانیا یا تاریخ دویستساله مطالعات ایرانی 401 تألیف ابوالقاسم طاهری و تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران 402 به قلم آلفونس گابریل 403 (1894ـ1975م)، از مهمترین آنها به شمار میروند؛ اما تا به حال، نقش و سهم مطالعات و تاریخنگاریهای جریانهای شرقشناسی و ایرانشناسی در تولد و ظهور تاریخنگاریهای ملیگرایانه در تاریخ معاصر ایران، کمتر به صورت مستقل و موردی، موضوع یک تحقیق و مطالعه تاریخی قرار گرفته است.
برای فهم دقیق و کامل سؤال اصلی پژوهش حاضر، یعنی بررسی نقش و تأثیر مطالعات شرقشناسی و ایرانشناسی اروپایی در کشف و تدوین ادوار مختلف تاریخ ایران و بهویژه دوران پیش از اسلام طی قرون اخیر و سپس ظهور تواریخ ملی و مورخان ملیگرا در دوران معاصر ایران، و همچنین مطالعه سیر مطالعات شرقشناسان و ایرانشناسان در باب ایران در دوران مورد بحث، از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است.