چکیده:
بازار در ایران، نهادی با کارکردهای چندگانه است که نقش مهمی در حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایفا میکند؛ به همین دلیل تعاریف ارائهشده از آن نیز متنوع است. نوشتار حاضر ضمن مرور انتقادی انواع مفهومسازی بازار، عوامل مؤثر بر کنشهای اقتصادی بازار در ایران را از منظر جامعهشناسی اقتصادی جدید و بهطور خاص مفهوم حکشدگی بازار (وابستهبودن کنشهای اقتصادی بازار در متن، اهداف یا فرایندها به کنش یا نهادهای غیراقتصادی) نقد و بررسی میکند. نتایج مرور نظاممند مطالعات جامعهشناختی بازار، بهویژه در حوزة مطالعات حکشدگی در ابتدا شش تلقی مختلف از بازار را نشان میدهد که شامل بازار بهمثابة فضا، فرهنگ، طبقه، نهاد غیررسمی، شبکه و میدان است. دوم اینکه در میان عوامل تأثیرگذار بر حکشدگی بازار بر عوامل ساختاری و نهادی از جمله شبکههای اجتماعی/ تجاری، قوانین و مقررات، طرحهای توسعة شهری و ارزشها و هنجارهای غیررسمی بازار تأکید بیشتری شده است و درنهایت هریک از انواع ششگانة بازار از نوع معینی حکشدگی فضایی، فرهنگی، سیاسی، ساختاری و نهادی متأثر است.
In Iran, marketis a multi-functional institute, and plays an important role in Iranian economic, political and social life. Thus, there are various definitions of market. This paper critically studies the concept of the marketand the factors affecting the market’s economic actions in terms of new economic sociology, specifically the concept of engravedness (i.e. the economic activities in the context, objectives, and processes depending on the non-economic actions or institutions). The results of systematic review of the market's sociological studies, especially in the field of engravedness studies, shows: Firstly, there are the six different views of the market such as space, culture, class, informal institutions, network, and field. Secondly, among the factors influencing the market’s engravedness, more emphasis has been placed on the structural and institutional factors, including social and commercial networks of the market, commercial laws and regulations, urban development plans, and the market’s informal values and norms. Finally, each of the six types of markets is influenced by a certain type of spatial, cultural, political, structural and institutional engravedness.
خلاصه ماشینی:
گرانووتر در پژوهش هاي اوليه بر شبکه و ساختار اجتماعي متمرکز است ، اما در کارهاي بعدي به تأثير نهادها نيز توجه مي کند (سوئدبرگ ، ١٣٩١؛ گرانووتر، ١٩٨٥)، البته استفاده از اين مفهوم با توجه به کاربرد آن در ساير حوزه ها، انواع گوناگوني از حک شدگي را شامل شده است (کريپنر و آلوارز، ٢٠٠٧: ٢٢٦٤)؛ براي مثال ، مي توان از مفهوم بازار به مثابۀ سياست (فليگستين ،١٩٩٦) حک شدگي سياسي، فرهنگي، شناختي و سياسي زوکين و دي ماجيو (١٩٩٠)؛ و ساير حک شدگي ها از قبيل حک شدگي نهادي، زماني، موقعيتي، دوگانه ، و...
مي توان گفت مذهب ، اخلاق و آداب اسلامي نقشي تعيين کننده بر کنش هاي اقتصادي بازاريان دارد؛ بنابراين ، آنچه بازار را مکاني مشتمل از فرهنگ ها، ارزش ها و سنت ها مي سازد، آن را وابسته به مذهب ، مسجد و روحانيت ميکند و سبک زندگي سنتي شهري را با خود به همراه دارد که اين امر نشان از نوعي «حک شدگي فرهنگي» است ؛ به تعبير ديگر مي توان تأثير هنجارها، ارزش ها، اخلاقيات و مذهب را بر کنش هاي اقتصادي شاهد بود؛ به گونه اي که محققان (دي ماجيو، ١٩٩٤؛ دکوئيچ ، ٢٠٠٣) در حک شدگي فرهنگي، کنش هاي اقتصادي را از هنجارهاي رفتاري، استانداردها و رسوم و قواعد بازي و تعاملات اجتماعي در ميان بازارها متأثر مي دانند.
(1984), “The Social Structure of a National Securities Market”, American Journal of Sociology, Vol. 89, No. 4: 775-811.
(2001), “The Elusive Market: Embeddedness and the Paradigm of Economic Sociology”, Theory and Society, Vol. 30, No. 6: 775-810.
(1975), Social organization and development in an Iranian Provincial Bazaar, Economic Development and Cultural Change, The University of Chicago Press.
(1996), “The Sources and Consequences of Embeddedness for the Economic Performance of Organizations: The Network Effect”, American Sociological Review, Vol. 61, No. 4: 674-698.