چکیده:
در مطالعه حاضر اثر دوره گردش نقد بر سرمایهگذاری بنگاه از مسیر محدودیت مالی بررسی شده است. در چارچوب یک مدل تعادل جزئی نشان داده میشود. طولانی شدن فاصله زمانی پرداخت برای نهادههای تولید تا دریافت وجه نقد فروش، سبب کاهش دسترسی بنگاه به وجوه داخلی و افزایش محدودیت مالی میشود و سبد انتخابی نهادههای تولید در بنگاه را تحت تاثیر قرار میدهد. فرضیه فوق با تخمین معادله اویلر سرمایهگذاری به روش گشتاورهای تعمیمیافته در شرکتهای فهرستشدة ایرانی طی سالهای 1375-1391 آزمون و نشان داده شده دوره گردش نقد سبب افزایش محدودیت مالی بنگاه میشود. به علاوه، با منظور کردن دوره گردش نقد توانایی شاخص در پیشبینی ویژگیهای محدودیت مالی در سطح بنگاه بهبود مییابد. این تحقیق با تایید برخی از یافتههای ادبیات در حیطه محدودیت مالی با استفاده از دادههای ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه در نمونه مورد بررسی نشان میدهد:1- اثر سایشهای مالی بر رفتار سرمایهگذاری بنگاهها معنادار است؛ 2- فرض برقراری محدودیت مقداری به عنوان سایش مالی غالب در بازار اعتبار ایران رد نمیشود؛ 3- ویژگیهای بنگاه از قبیل نسبت بدهی بلندمدت و دوره گردش نقد با محدودیت مالی همبستگی مثبت و وجوه ناشی از سرمایه در گردش، اندازه و فعالیت در صنایع با فرصت رشد کمتر با محدودیت مالی همبستگی منفی دارند؛ 4- بیشترین اثر طول دورهگردشنقد بر محدودیت مالی از مسیر طولانی شدن زمان لازم برای تولید و فروش منتقل میشود.
خلاصه ماشینی:
"این تحقیق با تأیید برخی از یافتههای ادبیات در حیطه محدودیت مالی با استفاده از دادههای ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه در نمونه مورد بررسی نشان میدهد:1- اثر سایشهای مالی بر رفتار سرمایهگذاری بنگاهها معنادار است؛ 2- فرض برقراری محدودیت مقداری به عنوان سایش مالی غالب در بازار اعتبار ایران رد نمیشود؛ 3- ویژگیهای بنگاه از قبیل نسبت بدهی بلندمدت و دوره گردش نقد با محدودیت مالی همبستگی مثبت و وجوه ناشی از سرمایه در گردش، اندازه و فعالیت در صنایع با فرصت رشد کمتر با محدودیت مالی همبستگی منفی دارند؛ 4- بیشترین اثر طول دورهگردشنقد بر محدودیت مالی از مسیر طولانی شدن زمان لازم برای تولید و فروش منتقل میشود .
گیلکریست و هیملبرگ (1998) نشان دادهاند تولید نهایی سرمایه را میتوان از مسئله حداکثرسازی سود به صورت تابعی از نسبت فروش به سرمایه مدل کرد اثرپذیری ضریب نقد در معادله سرمایهگذاری از محدودیت مالی اولین بار توسط فازاری و همکاران (1988) مطرح شده، با این توضیح که در بنگاههای محدودشده، منابع مالی در دسترس کافی نیست، بنابراین بهرهبرداری از موقعیتهای سرمایهگذاری به وجوه داخلی بنگاه وابسته است.
ضریب دوره گردش نقد در همه رگرسیونهای جدول ۲ مثبت و معنادار است، یعنی بنگاههایی که دوره زمانی ناشی از خرید نهادههای تولید تا نقد کردن درآمدشان طولانیتر است، کمتر میتوانند از وجوه داخلی استفاده کنند، درنتیجه با فرض ثابت بودن سایر شرایط، اثر سایر متغیرها شدت محدودیت مالی در این بنگاهها بیشتر است."