چکیده:
در دنیای معاصر، مسائل قومی از بغرنجترین و همچنین، تاثیرگذارترین مسائل اجتماعی و سیاسی محسوب میشوند. در چند دهه اخیر شناسههای هویتی در مناطق کردنشین برجسته شده و رنگ سیاسی به خود گرفته است. جغرافیای سیاسی منطقه نیز این مسئله را پیچیده و بهتبع آن، مدیریت مسالمتآمیز منازعات اجتماعی را دشوار کرده است. با در نظر گرفتن نوع زندگی چندقومی جامعه ایران و تحولات جهانی بررسی تعلقات و ترجیحات هویتی بهطور فزایندهای اهمیت پیدا کرده است. این پژوهش به روش پیمایش انجام شده و در آن با 1103 نفر از کردهای ساکن مناطق کردنشین مصاحبه شده است. مطابق نتایج توصیفی در میان افراد نمونه، هویتطلبی قومی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادیاجتماعی شدت یافته است. همچنین، بر مبنای نتایج تبیینی در این مناطق، متغیرهایی مانند میزان توسعه مناطق کردنشین، همبستگی قومی، میزان الگوپذیری از نخبگان قومی، میزان ارتباطات درونقومی و بینقومی، میزان استفاده از رسانههای ارتباطی، میزان احساس محرومیت و تبعیض و نیز همجواری جغرافیایی با عامل هویتطلبی قومی بهطور مثبت و معناداری رابطه دارند و درمجموع، این موضوع 67درصد از تغییرات هویتطلبی قومی را تبیین کرده است.
خلاصه ماشینی:
کردها در طول تاریخ از مدافعان سرزمین، مردم و فرهنگ ایرانزمین بودهاند و اشتراکات فرهنگی و سرنوشت مشترک تاریخی مانند عاملی پیونددهنده و انسجامبخش عمل کرده است؛ بنابراین، در این مقاله این سئوالات مطرح میشوند: 1- در وضعیت کنونی میزان هویتطلبی قومی در مناطق کردنشین در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجتماعی چگونه است؟ 2- عوامل مؤثر بر تغییرات هویتطلبی قومی در مناطق کردنشین کدامند؟ و 3- باتوجهبه نتایج پژوهش، برای مدیریت مسالمتآمیز، منطقی و عملی هویتطلبی قومی چه راهکارهایی ارائه داده میشوند؟ پیشینه تحقیق هویتطلبی قومی و سیاسیشدن مطالبات قومی در زمره موضوعاتی است که پژوهشگران داخلی و خارجی به آن توجه کردهاند و این مسئله از زوایای مختلف و با به کارگیری رویکردهای نظری و روشی مختلف بررسی شده است.
یکی از رویکردهای مسلط در مطالعات قومی رویکرد نوگرایی است که در چارچوب این رویکرد، سیاسیشدن خواستهای قومی در میان کردها و تبلور آن در قالب شکافهای قومی ماهیتی واکنشی (دیالکتیک انکار و مقاومت) دارد (احمدی، 1378، مقصودی،1380، صالحیامیری، 1385، Gurr and Scarritt, 1989; Vali, 1998 2016; Entesar, 1992; Ramaezanzadeh, 1994; Romano, 2002) برایناساس، ظهور دولت مدرن و سیاستهای هویتسازی و هویتبانی دولتها، الگوهای مدیریتی، ساخت نابرابر اجتماعی، نخبگان سنتی یا مدرن قومی، احزاب سیاسی کردستان، و تأثیرپذیری از محیط گفتمان سیاسی مسلط بینالمللی (اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم) در جذب کردها در درون اندیشه قومیت و ملیگرایی قومی سهیم بوده است.
مقاله حاضر، ضمن اذعان به برجستهشدن هویتطلبی قومی در نزد کردهای ایران و گسترش فزاینده شبکههای تلویزیون ماهوارهای کردی، شکلگیری اجتماعات مجازی قومی با درونمایههای ملیگرایانه، بینالمللی شدن مسئله کرد (وان برویین سن[3]، 1379) همجواری جغرافیایی (Gurr & Scarritt, 1989) و تشدید روابط و مناسبات بینفرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کردها (احمدزاده، 1386) در نظر دارد میزان هویتطلبی قومی را در مناطق کردنشین ایران ارزیابی کند.