چکیده:
توجه به منابع جانبی یا فرعی در نقد و تصحیح متون کهن کاربرد ویژهای دارد. اینگونه منابع با متن تصحیحشده ارتباطهایی فرعی مانند تاریخی و محتوایی و ساختاری دارد. تذکرةالاولیای عطار همواره مانند متنی مرجع در سنت صوفیانة ایرانی منظور همگان بوده است. گزیدهها و ترجمههای گوناگون این متن در طول تاریخ نشاندهندة این واقعیت است. منظومة ولینامه در نیمة نخست قرن نهم هجری در شهر شیراز سروده شد. این اثر ترجمهای منظوم از تذکرةالاولیای عطار است که افزونبر جنبههای ادبی و هنری از منظر متنشناسی نیز بسیار اهمیت دارد؛ زیرا نویسندة آن گویا به نسخه یا نسخههای اصیلی از تذکرةالاولیا دسترسی داشته و در نظم این مجموعه کوشیده است تااندازة ممکن به ضبطهای ویژة تذکرةالاولیا پایبند باشد. در این نوشته ویژگیهای این منظومه تبیین و نمونههایی از ضبطهای دقیق و اصیل آن بررسی میشود؛ همچنین نویسنده با تحلیلهای نسخهشناسانه میکوشد تا نقش این اثر را مانند متنی جانبی در تصحیح و گشودن برخی از مشکلات متنی تذکرةالاولیا واکاوی کند.
One of the main areas in textual criticism is the use of additional sources. Additional resources is a set of resources that is related to the edited text from of historical، content، structural، and consequential aspects. Attar’s Tazkerat al-oliya، as a reference text in the tradition of Iranian Sufism، always attracted the attention of future generation and the elected and various translations of this text confirms this claim. Vali-name is a poem that was written in the first half of the ninth century AD، in Shiraz. This book is a poetic translation of Attar’s Tazkerat al-oliya. Vali-name، in addition to literary and artistic aspects، is important also from the textual point of view، because its author probably has access to original manuscripts of Tazkerat al-oliya. In this paper، apart from explaining the features of this book، we analyzed its important role in the editing of Tazkerat al-oliya.
خلاصه ماشینی:
1) استعلامی در ذکر عبدالله تروغبدی اشاره میکند که در نسخة اصل یا اساس او (دستنویس پیرهدایی مورخ 692) بهجای تروغبدی، «روغدی» بوده و به همین سبب متن را برپایة نسخههای دیگر آورده است (عطار، 1391: 486)؛ اما افزونبر این نسخه، دستنویس مورخ 701 کتابخانة ملی نیز «تروغبدی» را به صورت «روغدی» ضبط کرده است (عطار، 701: 227ب) و با این وصف باید چنین گمان برد که منظور استعلامی از «در اصل»، هر دو نسخة کهن و اساس اوست.
برخلاف نسخههای کهن تذکرةالاولیا، ناظم ولینامه در همة بخشها، نام این صوفی را به شکل دارانی ضبط کرده است: پیر طریقت سر دارانیان شیخ سلیمان حقیقتبیان(علاف، بیتا: 146الف)؛ نیز (همان: 145ب) نگارنده میداند در کهنترین دستنویسهای تذکرةالاولیا، این نام به صورت دارایی آمده؛ زیرا در غیر این صورت چنانکه محمد استعلامی گفته است، سجع آن با دانایی ناهماهنگ خواهد بود و چنین ناهماهنگی موسیقایی از عطار به دور است؛ اما سخن در این است که علاف در قرن نهم هجری میکوشد صورت صحیحتر این نام را (دارانی) در کتاب خود بیاورد و ازقضا اینبار در همین جاست که ناظم ولینامه قانون شناخت متن در بستر اجتماعی آن را نادیده میگیرد؛ به بیان دیگر علاف حتی اشتباه نویسندة تذکرةالاولیا!!
نام این فرد افزونبر نسخة کهن پیرهدایی (مورخ 692 ق) در نسخة 701 کتابخانة ملی و دستنویس مورخ 706 کتابخانة فیضالله افندی نیز آشکارا ابوعلی جرجانی ضبط شده است (عطار، 701: 229ب)؛ (همان: 210ب).