چکیده:
دو واژه «برگوش» و «برچشم»، نام موجوداتی اسطورهای است. بسیاری از پژوهشگران آنها را بهدرستی نشناخته و درنتیجه بهاشتباه معرفی کردهاند. نویسنده در این جستار میکوشد تا با واکاوی چند منبع پهلوی و فارسی مانند درخت آسوریک، بندهش، یادگار جاماسپ، شاهنامه و برخی از فرهنگها، این موجودات را معرفی کند. درنتیجة این بررسی مشخص شد برگوشها، همان گوشبستران، گوشوران یا گلیمگوشان هستند و کلمة «بزغوش» یا «بزگوش» دردستنویسها و برخی از چاپهای شاهنامة فردوسی تصحیف کلمة برگوش است. با یک بررسی مقایسهای میان مطالب منابع تاریخی و تفسیری فارسی در دورة اسلامی و مطالب روایتهای پهلوی و شاهنامه آشکار شد این موجودات در صفت بزرگگوشی و صفات دیگر با یاجوج و ماجوج یکساناند و به گمان بسیار همان یاجوج و ماجوج در روایتهای اسلامی هستند. در این نوشتار پس از یک بحث لغوی و پژوهش در متون فارسی و پهلوی، معنای کلمة برگوش معلوم شد و در مقایسه با آن برای برچشم نیز معنایی پیشنهاد میشود. همچنین ازنظر جغرافیایی به حوزة مشترک برگوشها در روایت پهلوی و شاهنامه و یاجوج و ماجوج در روایات و منابع اسلامی اشاره خواهد شد.
The present article analyzes some Pahlavi and Persian sources such as Asouric Tree، Bondehesh، Ayatkari Zamaspik (keep sake)، Shahnameh، and also some dictionaries. For this purpose، the two terms of Bargoush and Barchashm which are the names of mythological beings and previous scholars made mistakes regarding introducing them، have been examined and clarified via using the mentioned sources. It becomes clear that Bargoushes are Goushvars or Gelim Goushs. Also،in this article، is shown that the words Bozghoush/Bozgoush in Ferdowsi’s Shahnameh is a rewording of the word ‘Bargoush’. With a comparative review of the materials in the historical and interpretive sources of Persian in the Islamic period and the contents of Pahlavi and Shahnameh narratives، it was shown that these creatures are the same as Gog and Magog from the viewpoint of having big ears. Probably، they are the Gog and Magog in Islamic texts. In this article، the meaning of Bargoush with a literal and exploratory discussion in Persian and Pahlavi texts is clarified and the meaning of Barchashm is suggested using an analogy. Also، the geographical areas of Bargoushes in the narrations of Pahlavi and Shahnameh and Gog and Magog in the traditions and Islamic sources have been mentioned.
خلاصه ماشینی:
بحث برگوش و برچشم در متون پهلوی و شاهنامه در منظومة درخت آسوریک1در ابیات نود تا نود و چهار، از موجوداتی سخن میرود که بز (یکی از دو طرف مناظره در منظومه) ادعا میکند این موجودات از او (بز) شیر مینوشند و زندگی آنها به وجود پراهمیت او وابسته است.
فردوسی در پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران میگوید: وز آن روی سگسار تا نرمپایز برگوش تا شاه مازندران چو فرسنگ سیصد کشیده سرایرهی زشت و فرسنگهای گران4 (فردوسی، 1386، د3: 36) این کلمه یکبار هم در داستان خاقان چین، در بیت 1759 به کار رفته است: ز برگوش و سگسار و مازندران کس آریم با گرزهای گران (همان، د2: 212) برای دریافتن معنی دقیق برچشم و برگوش (در بعضی از دستنویسها و چاپهای شاهنامه، بزگوش آمده است) و شناختن آنها، همچنین برای درک کیفیت چهره و ساختار پیکرشان، باید در متونی پژوهش کرد که در آنها به هر شکلی از این موجودات صحبت شده است.
محمد معین با بیان مطالبی از عجایبالمخلوقات در ذیل گفتة صاحب برهان بر آن است که این موجودات بزرگگوش را «منسک» میگفتهاند و ازنظر جایگاه جغرافیایی و شکل ظاهریشان همان گوشبستران یا گلیمگوشان یا گوشوران (ورگوشان، برگوشان) بودهاند: «در عجایبالمخلوقات(چاپ هند 1331ق ص584) آمده: گروهی بود که ایشان را منسک خوانند و ایشان در جهت مشرق نزدیک یأجوج و مأجوج بر شکل آدمی بودند و مر ایشان را گوشها بود مانند گوش فیل، هر گوش مانند چادر باشد؛ چون خواب کنند یکی از دو گوش بگسترانند و گوش دیگر چادر کنند» (همان).