چکیده:
از جمله معتقدات اساسی ادیان خصوصا ادیان توحیدی و بالاخص دین مبین اسلام مسئله عصمت است. اصل این مسئله چندان جای بحث و بررسی ندارد، لکن محدوده آن و تعریفی که از آن ارائه میشود محل نقص و ابرام است. در این میان ارائه دیدگاههایی که به محدود کردن عصمت میانجامد جای تامل داشته و جلب توجّه مینماید. یکی از این نظریهها به سهو النبی(ص) مشهور است.
پژوهش پیش رو بر آن است که با بررسی معنای لغوی واصطلاحی عصمت وارائه مفهومی روشن و جدید برای عصمت، و هم چنین طرح دلایل عقلی ونقلی عصمت از سهو و فراموشی پیامبر(ص)، دیدگاه سهو النبی(ص) را از نظر تاریخی و روایی و نیز نظریه اسهاء را بررسی کند و نتایج موشکافانهتری از این مبحث مهم دینی را پیش روی شیفتگان حقیقی دین الهی قرار دهد. از این رو با دقت و تامل در مسالهی عصمت و سهو النبی(ص) در این پژوهش، به اهمّیت و ضرورت بیشتر بحث واقف خواهیم شد؛ که با روش کتابخانهای و شیوه توصیفی و تحلیلی به سوالات پژوهش پرداخته وآنها را مبین ساخته است
خلاصه ماشینی:
با نادیده انگاشتن لطف خداوند، بیشترین چیزی که تکامل نیروی عقلانی در مورد عصمت انسانهای برگزیده اقتضا میکند این است که ، آنها فقط هنگام مواجهه و برقراری ارتباط با عقل ِ فعّال و توجه به آن از گناه مصونیت پیدا میکنند، ارتباطی که عمدتاً هنگام دریافت وحی برقرار میشود، اما عصمت در مقام ابلاغ وحی ، تبلیغ و تبیین دین و هم چنین در انجام سایر کارها و رفتار اثباتپذیر نیست، زیرا از یک سو، ارتباط وی با عقل فعّال همانند زمان دریافت وحی وجود ندارد و از سوی دیگر، نفس انسان کاملاً مجرد نیست و همواره ارتباط خود را هر چند به صورت ضعیف و نه چندان فعّال با بُعد جسمانی و دیگر پدیده های جهان مادی حفظ میکند؛ بر همین اساس، همیشه در معرض خطا و لغزش است.
این اصل کلی دربارۀ همۀ پیامبران الهی با حفظ مراتب و درجاتی که دارند، جاری است و پیامبر اکرم (ص) نیز که سرآمد و خاتم پیامبران است، مشمول این قاعدۀ کلی است » (جوادی آملی، عبدالله، شمیم ولایت، 1382، ص346) دیدگاه اندیشوران شیعه بیشتر اندیشوران شیعه به جز موارد بسیار اندکی مخالف سهو النبی(ص) هستند که برای نمونه به چند مورد اشاره می شود: شیخ مفید (د413 ه) در رد سهو النبی(ص) می فرماید: حدیثی که نواصب و گروه مقلد از شیعه نقل کرده اند که پیامبر(ص) در نماز دچار سهو شده و در رکعت دوم نماز فراموش کرده و سلام داده است … از خبرهای واحدی است که هیچ ثمره ی علمی و عملی ندارد.