چکیده:
در این پژوهش، تبیین ماهیت تفسیر تربیتی مدنظر بوده است. بدین منظور، ابتدا ماهیت این تفسیر با نظر به گونهشناسی بازنگریشده از دیدگاههای موجود از تفسیر تربیتی، تبیین شد و بر اساس سه معیار اصلی، یعنی روش تفسیر، شمول آیات و معنای تربیت، برای هر کدام از دیدگاههای ذیل هر معیار، مهمترین ویژگیهای ذاتی و عرضی که در مجموع، با یکدیگر سازندهی ماهیت هرگونه تفسیر تربیتی هستند، شرح و تفصیل داده شد. برای تعیین ماهیت تفسیر تربیتی با نظر به گونهشناسی وضع مطلوب، بر اساس معیار هدف تفسیر تربیتی که جامعیت و ژرفای مطلوبی دارد، ماهیت تفسیر تربیتی تعیین گردید. ذیل معیار هدف تفسیر تربیتی، شش طبقه، شامل استخراج و شرح نکات تربیتی، مقایسه و تطبیق با یافتههای سایر علوم، چهرهگشایی از حقایق قرآن، تایید گزارههای قرآن/علوم تربیتی، استخراج عناصر تربیتی و نظریهپردازی- قرار دارد. در ادامه، ماهیت هر یک از این طبقات بررسی شد. همهی این طبقات به جز هدف نظریهپردازی، در دو ویژگی، یعنی داشتن نگاه محدود به تفسیر تربیتی و محدودیت در دستاوردها و تولیدات مشترک هستند. بر این اساس، نظریهپردازی به عنوان ماهیتی مقبول برای تفسیر تربیتی شرح و بسط داده شد. برای توضیح این ماهیت، مباحثی مانند گستردگی نگاه به تعلیم و تربیت و ارتقای تفسیر تربیتی در حکم دیدگاهی فراکنشی مطرح شد که به دانش موجود تربیت اکتفا نکرده و در پی بازسازی این قلمرو معرفتی است و در نهایت، ایدهی اصلی این پژوهش، یعنی هدف نظریهپردازی برای تفسیر تربیتی، ضرورتها و برخی الزامات آن بررسی شد.
In this research, the nature of educational interpretation has been considered. In this regard, firstly, the nature of this interpretation has been explained in terms of revised typology from the Available perspective of educational interpretation and based on the three main criteria, the method of interpretation, the inclusion of verses (Ayat) and meaning of education, for each of the following points of each criterion, the most important substantive and accidental features, which together made the nature of any educational interpretation, have been elaborated. In order to determine the nature of educational interpretation, in terms of desired typology, the nature of educational interpretation was determined based on aim of educational interpretation that is desirable and comprehensible. Below goal of educational interpretation, six classes include extracting and describing educational points, comparing them with the findings of other sciences, revealing the Qur'an truths, Confirmation Qur'an/educational sciences propositions, extracting educational elements, and theorizing. Subsequently, the nature of each of these classes was analyzed. All of these classes, exception of the theorizing, have two characteristics, a limit view to educational interpretation and limitation in achievements and products. Accordingly, theorizing was expanded as an accepted essence for educational interpretation. In order to explain this nature, discussions such as the breadth of the view to education and the promotion of educational interpretation were introduced in the form of proactive view that did not satisfy to existing knowledge and seek to reconstruct this epistemic domain, and ultimately, main idea of this research, that's mean the orizing, some of its requirements was examined.
خلاصه ماشینی:
"در این طبقه، ماهیت تفسیر تربیتی آن است که با تفسیر آیات قرآن، عناصر اصلی نظام تعلیم و تربیت، استخراج و نظر قرآن دربارهی آنها معلوم شود؛ مثلا، اسعدی (1394، ص56) در تفسیر تربیتی بهترتیب مصحف، معتقد است هدف تعیین نقش و جایگاه هر آیه در مسائل مهم تعلیم و تربیت، مانند اصول، روشها، مراحل، منابع، عوامل، زمینهها، موانع، آسیبها، الگوها، عبرتها و غیره است؛ به عنوان نمونه، در پژوهش کشاورز و زهری (1393، صص139-156)، مبتنی بر آیات قرآن کریم، اهداف، اصول و روشهای معادباوری بررسی شده است.
نگاه اول آن است که تفسیر تربیتی را کنش یا واکنشی به دانش موجود و متعارف تعلیم و تربیت بدانیم؛ یعنی دانش موجود تعلیم و تربیت و رشتههای وابسته به آن مانند برنامه درسی، فلسفه تعلیم و تربیت و غیره، به همین شکلی که هست و با همین مسائلی که دارد، قرار است اسلامی شود و تفسیر تربیتی، ابزاری میشود تا نظر اسلام و قرآن را دربارهی مسائل مطرح در این رشتهها بهدست آورد؛ اما نگاه دوم، بهنوعی فراکنشی است و تفسیر تربیتی را صورتبندی جدید از دانش تعلیم و تربیت و مسائل آن میداند؛ یعنی برخلاف نگاه اول که سعی میکند دانش موجود را اسلامی کند، این دیدگاه در تلاش است حوزهی معرفتی تعلیم و تربیت را بازسازی کند تا در پی آن، مسائل این حوزه نیز تغییر کند؛ به عبارت دیگر، بر اساس این دیدگاه در تفسیر تربیتی، حتی برخی موضوعات کاملا جدید در تعلیم و تربیت مطرح میشوند که پیش از این و در متون این رشته، به هیچوجه وجود نداشته است و به واسطهی نظریهپردازی در تفسیر تربیتی میتوان از آنها سخن گفت."