چکیده:
هرچند به ظاهر مفهوم قواعد شکلی امری بدیهی بهنظر میرسد، برخلاف این ظاهر میتوان گفت هنوز ماهیت، ویژگیها و کارکردهای این قواعد آنچنان که شایسته است، تحلیل نشده و بهراستی مفهوم و ویژگیهای این قواعد مورد سؤال است. از فلاسفۀ بسیار قدیمی میتوان بنتام را نام برد که به تبیین مفهوم قواعد شکلی پرداخته است و از نظر وی قواعد شکلی وسیلۀ اجرای حقهای ماهوی هستند. قواعد شکلی هم از حیث اهداف و هم از حیث ویژگیها و همچنین از حیث کارکردها از قواعد ماهوی متفاوتاند. این قواعد ابزار اعمال حاکمیتاند؛ ابزار تأمین حقهای شکلیاند؛ حالتی انتخابی دارند؛ بر قواعد ماهوی تفوق دارند؛ عوامفهم نیستند و به شیوههایی خاص بین حقهای شخصی و حاکمیت هارمونی برقرار میکنند و نظم را در بین خود مردم و همچنین بین دولت و مردم برقرار میسازند.
The concept of procedural rules apparently is obvious, nevertheless, you can say, features of procedural rules not analyzed properly. Indeed, the nature of these rules is questioned. Bentham as one of very old philosophers has defined the concept of procedural rules. In his view, procedural rules are the means of enforcing substantive rules. Procedural rules in goals, features, and functions are different from substantive rules. These rules are the means of applying sovereignty, serving procedural rights, they are voluntary, they have supremacy on substantive rules, and they are technical concepts, with special ways they harmonize between personal rights and sovereignty, and do order between people themselves as well as people with sovereignty
خلاصه ماشینی:
همچنین به نظر می رسد قواعد آیین دادرسی مدنی (قواعد شکلی ) در مبانی با قواعد ماهوی متفاوت اند و این تفاوت سبب شده است تا در زمینه هایی آثار متفاوتی داشته باشند.
(Bryant,1899:10; garner,2009: 46) یکی از حقوقدانان ایرانی نیز مقایسه ای بین حقوق شکلی و ماهوی کرده و به موجب آن عنصر «مطالبه » معیار تمییز شکل از ماهیت اعلام شده است .
١ حتی به نظر برخی ارجاع اختلافات به داوری نیز به این دلیل است که حاکمیت به طرفین اختلاف اجازه می دهد که اختلافات خود را به جای ارجاع به دادگاه ها از طریق داوری حل وفصل کنند و به رأی صادره قدرت اجرایی می بخشد (شیروی ، ٢١١:١٣٩٣)، هرچند چنین امری در داوری نقد شده است ، پذیرش آن در دادرسی دولتی خالی از وجه نیست .
تفوق آیین دادرسی نشانه گیری به سمت مسیر عدالت است ( Jack ٦٦٦٧:jacob,ibid)، برای حقوق غایتی است که در تصمیمات دادگاه ها در پرونده های واقعی ایجاد و اعمال می شود (٢٠٠٠٥٩,J.
٦. ابزار تأمین حق های شکلی همان گونه که ذکر شد، قواعد آیین دادرسی مدنی واجد جنبه خصوصی نیز هستند و غالب قوانین دادرسی ناظر به راه مطالبه حق و دفاع از آن است : یعنی غرض از وضع آنها حمایت و تضمین حقوق مدنی است (کاتوزیان ، ٩٨:١٣٩٠).
این قوانین در عین حال که مجری قواعد ماهوی اند، ابزاری برای بیان و اجرای نوعی دیگر از حق ها هستند که به حق های شکلی معروف اند.
PROCEDURE, PARTICIPATION, RIGHTS, BOSTON UNIVERSITY LAW REVIEW, Vol. 90:1011.