چکیده:
این مقاله با ارائه مختصری از نظریه فرگه درباره اسامی خاص، اشکالاتی را که کریپکی علیه این تئوری اقامه کرده بررسی نموده است. نویسندگان با تفکیک دو تعبیر مختلف از نظریه فرگه ـ که کریپکی نیز بدان اذعان دارد ـ تعبیر اول را در برابر اشکال کریپکی پیرامون ضرورت در جهان های ممکن، ناکام می داند. سپس با بیان دو تقریر (ذهنی و عینی) از تعبیر دوم تئوری فرگه، اشکال کریپکی علیه تقریر عینی، با استناد به موارد اشتباه کاربران زبان در ارتباط دادن یک دسته اوصاف به یک مدلول خارجی را نیز وارد می بیند؛ اما نگارندگان در ادامه با طرح اشکالات مختلف کریپکی علیه تقریر ذهنی، به دفاع از این تقریر در برابر اشکالات مذکور برمی خیزند و جز درباره جملات وجودی (اثباتی و سلبی)، اشکالات دیگر را در زمینه معماهای این همانی و جایگزینی و... پاسخ می گوید. مقاله در پایان نتیجه می گیرد که تقریر ذهنی از تعبیر دوم تئوری فرگه، کمترین اشکالات و بیشترین قدرت تبیین را داراست و نسبت دو گروه تئوری های «دلالت/ارجاع مستقیم» و «تعبیر اول تئوری فرگه»، موجه تر به نظر میرسد.
خلاصه ماشینی:
"ممکن است کسی بگوید نامهای خاص بر شخص فرضی (یا مفهوم ذهنی از شخص خارجی) دلالت میکنند و جملات وجودی (اثباتی و سلبی)، از حمل یا سلب وجود خارجی بر این شخص فرضی سخن میگویند؛ یعنی مثلا «حسن روحانی وجود دارد»، اینگونه تحلیل میشود که «مفهوم ذهنی شخص حسن روحانی (که از طریق فلان اوصاف میشناسیم)، وجود خارجی دارد»؛ ولی باید به این نکته توجه کرد که حل مسئله با قرار دادن «شخص فرضی» به جای «شخص خارجی»، علاوه بر آنکه خروج از تعبیر دوم (و بلکه تمامی تئوریهای فرگهای و نیز دلالت مستقیم) است، ما را با این نتیجه باورناپذیر مواجه میسازد که نامهای خاص از طریق یک دسته اوصاف، بر مفاهیم ذهنی یا اشخاص فرضی دلالت میکنند؛ حال آنکه وقتی ما از «حسن روحانی» در جملات دیگر سخن میگوییم، دربارة شخص خارجی «حسن روحانی» سخن میگوییم و نه نه مفهوم ذهنی آن؛ قاعدتا منظور ما در جملة «حسن روحانی، رئیس جمهور ایران است»، شخص خارجی «حسن روحانی» است و نه شخص فرضی او!
تعبیر دوم از نظریة فرگه نیز که در دو تقریر ذهنی و عینی بیان شد، در تقریر عینی خویش با اشکالی که کریپکی مطرح میکند (دربارة موارد اشتباه کاربران زبان در ارتباط دادن یک دسته اوصاف با یک مدلول خارجی)، قابل دفاع به نظر نمیرسد؛ اما ظاهرا تقریر ذهنی از تعبیر دوم تئوری فرگه، میتواند در برابر غالب اشکالات کریپکی دوام بیاورد؛ چراکه اشکال دلالتهای صلب و سست اساسا ناظر به تعبیر اول است."